از تاريخ تدوين كتاب نهج البلاغه حدودا هزار سال مىگذرد، يعنى مرحوم سيد رضى كه اين كتاب را تدوين كردند و اين خطبه ها و نامه ها را جمع آورى كردند، در حدود سال 400 هجرى و اواخر قرن سوم به اين كار دست زدند بنابراين نهج البلاغه كتابى هزار ساله است. (25)بخشى از نهج البلاغه مجموعه ى سخنرانى هاى امير مؤمنان است. چه قدر اين خطابه ها پر مغز است كه از زمان تدوين اين كتاب تا امروز صدها كتاب درباره ى اين سخنرانى ها و شرح و بيان مسايل آنها نوشته شده است. شما ملاحظه كنيد كه اين سخنرانيهاى سطح بالا كه علماى بزرگ و متفكران نيرومند - از شيعه و سنى - در حاشيه و شرح آن سخنورى كرده اند، در كجا ادا مىشد؟ در مسجد كوفه، چه زمانى ميان سالهاى سى و پنج و چهل هجرى (هزار و سيصد و شصت سال قبل). سطح فرهنگ و انديشه ى مردمى كه در جامعه ى اسلامى آن روز زندگى مىكردند، آن چنان بالا بود كه وقتى على بن ابى طالب عليه السلام اين سخنان عميق و پر مغز را در منبر ادا مىكرد، زن و مرد و كوچك و بزرگ سخن او را مىفهميدند....پس همان طور كه مىبينيد سطح فرهنگ جامعه ى علوى بالاست و در آن حدى است كه نهج البلاغه را مىفهمد. (26)ما امروز بعد از گذشت هزار سال از تدوين نهج البلاغه، بيشتر قدر اين كتاب را مىدانيم تا يك عالم بزرگ در قرن چهارم هجرى. ما در قرن چهاردهم هجرى هستيم؛ يعنى بشريت به طور طبيعى رو به سختى پيش رفته و سخن و پيام على عليه السلام و آهنگ اسلام از حنجره ى او برايش مغتنم تر است تا قرنها پيش. (27)