دخالتهای آمریکا در ایران جلد 4

و بى گاه " به چشم نمى خوردند.

در ايران به صورت سنت درآمده اند.

تظاهراتى
كه در اواخر سال 1977 اتفاق افتادند به خارج از محوطه دانشگاهها كشيده
شدند و اغتشاشاتى را به وجود آوردند كه از هر نمونه ديگرى از سال 1963 به
بعد بزرگتر بودند.

پليس عاقبت اين تظاهرات را مهار كرد و بيشتر موارد آنها را فرونشاند.

اما به
موازات آنها يكى دو مورد نيز روى داد كه گروههاى به اصطلاح "كارگران" در
لباسهاى معمولى آشكارا به عنوان بازوهاى فوق قانونى دولت عمل كردند
يك گروه از اين افراد يك اجتماع بزرگ كه روشنفكران جناح شهر كرج بيرون
تهران برگزار كنند را از هم پاشيدند دولت از شواهد مبنى بر همكارى تمام
گروه هاى مخالف با يكديگر چون دانشجويان تروريستها و از همه بالاتر توده
متدين مردم مشوش بود:
واكنش مخالفين:
واكنش مخالفين در مقابل اين اقدامات دولت چندين جنبه داشت.

حركت
تروريستى از اجراى اعمال بيتش دست كشيد و رضايت داد كه صبر كرده
و ببيند نتايج اين سياست اعطاى آزاديهاى چه خواهد بود.

خصوصاہ اينكه هر
كسى تصور مى نمود شاه تحت فشار ايالات متحده دست به اين كار زده است:
پاره اى از علت اين رضايت ترغيب آنها توسط رهبرانى بود كه مورد احترام
مخالفين هستند بعضى از رهبرانى كه در اجتماع كرج حضور داشتند به
فعاليت زيرزمينى بازگشتند و از گروههاى كوچك مختلفى كه توزيع
اعلاميه هاى انتقاد از دولت را ادامه داده اند يكى دو جبهه هماهنگ به وجود
آوردند.

بقيه يك كميسيون حقوق و آزادى بشر تشكيل دادند و على رغم اينكه
دولت آنها را ثبت نكرده و آنها را به رسميت نمى شناسد.

خود را به عنوان يك
مشكلات چشمگير در مقابل سازمان رسمى دولتى تحت سرپرستى
شاهدخت اشرف
كه نماينده ايران در مجامع جهانى مرتبط با حقوق بشر است علم كرده است.

عده اى ديگر از آنها فعاليتهاى كانون نويسندگان ايران را تجديد كردند كه از
زمان تشكيلش در حدود هشت سال قبل هرگز اجازه ثبت نيافته ولى به طور
نسبتاہ موئثرى اعتبار تشكل رسمى تر و نويسندگان و هنرمندان را كه
تحت الحمايه دولت هستند را تضعيف كرده اند.

بدون شك روابط با مخالفين مذهبى
از جمله مهمترين آنها آيت الله خمينى، افزايش يافتند، وى پس از ناآراميهاى
سال 1963 كه در پى ارائه لايحه اصلاح اراضى لايحه اعطا حقوق بيشتر به
زنان و ديگر جوانب "انقلاب سفيد" بودند، به عراق تبعيد شد.

دامنه اين
روابط به درستى معلوم نيست اما وجودشان در مرحله دوم اهميت يافت.

مرحله دوم:
روابط مخالفين با رهبران مذهبى زمانى چشمگير شد كه در ژانويه 1978 يك
تظاهرات مهم عليه دولت در مركز مذهبى قم در سالگرد انقلاب سفيد شاه
صورت پذيرفت.

گفته مى شود مهمترين علت آن يك مقاله بى موقع و شايد
گمراهانه در حمله به آيت الله خمينى بود كه يك يا دور روز قبل از آن روز در
روزنامه اطلاعات درج شده تظاهركنندگان بيشتر از آنكه مريدان خمينى
باشند بيانگر جريحه دار شدن احساس مذهبيون محافظه كار بودند يك رهبر
مذهبى به نام آيت الله شريعتمدارى كه اعتبارش از خمينى بيشتر بود سخنگوى
عمده ايشان شد.

تا آن زمان شريعتمدارى با دولت همكارى مى نمود.

مقاله
اطلاعات تحت فشار آشكار دولت چاپ شده بود و سخنگويان مذهبيون
محافظه كار ادعا مى كنند زمانى كه وزير اطلاعات به تقاضاى آنها براى چاپ
جوابيه اى در همان صفحه ترتيب اثر نداد به خشم آمدند خشونت در قم كه
نزديك به يك دوجين كشه به بار آورد آتش سرايت كننده اى از مخالفت دينى را
برپا ساخت كه خود را طى ماهها بعد در وقايع كوچك مختلفى در سراسر
كشور به طور منظم نشان داد.

اين جريان اعتبار خمينى را در چشم
رهبران دينى همرديفش اعاده نموده است به نحوى كه نوارهاى صدا و جزوات
او با حاميانش امروزه در ايران از طريق فعاليت زيرزمينى بازار به طور وسيعى
نشر مى يابند.

يادبود چهلم مرگ شهداى قم به يك طغيان در شهر تبريز واقع در شمال كشور
منجر شد كه حتى از اولى وخيم تر بود.

در آنجا گروههاى طغيانگر مردم در
شهر دست به غارت زده و وسائل بانكها را به علاوه تاعسيسات عمومى ديگر
بيرون ريختند و تاعكيد خاصى روى بانك صادرات داشتند كه صاحب آن
يك بهائى است و چندين سال است كه رهبران اسلامى محافظه كار نظر
خوشى نسبت به وى نداشته اند تبريز يك مركز فرهنگى تركمن است " توضيح
مترجم: احتمالاہ منظور ازERUTIUC NAMOKRUT فرهنگ
تركى است " آنها مردمانى هستند كه دين خود را از ديگران جدى تر مى گيرند و
به شريعتمدارى به عنوان فرزند آن سرزمين وفادارى خاص دارند وخامت اين
طغيان نيز عموماہ به بدرفتارى مقامات دولت انتساب داده مى شود كه مطابق
گزارشهاى گوناگون يك تن يا بيشتر از رهبران گروههائى را كه قصد داشتند در
جواب به دعوت شريعتمدارى براى برگزارى يادبود چهلم كشتار قم براى دعا
در مسجد اصلى شهر جمع شوند مورد اهانت قرار گرفته و يا كشته شده بودند.

تصميم به تعطيل اين مساجد و سوع مديريتهاى ديگر به استاندار، رئيس
پليس و نيروهاى امنيتى ديگر نسبت داده مى شد و آنها پس از وقايع ماه فوريه
از كار خود بركنار شدند يكى از واكنشهاى دولت تبعيد چندين رهبر مذهبى
عالى مقام بود كه با جدا كردن آنها از پيروانشان و مجبور كردن آنها به زندگى در
نقاط ديگر كشور انجام شده اين اقدام در هيچ يك از وسائل ارتباط جمعى
ذكر نگرديده چرا كه دولت از قرار معلوم از ضد واكنشى كه اين اقدامات در
صورت آشكار گرديدن بر عموم و تبليغ شدن بر خواهد انگيخت اطلاع دارد.

بمب گذارى در منازل چند تن از ناراضيان مشهور " غيرمذهبيون " و كتك
زدن شديد دو تن ديگر نمونه اى ديگر واكنش دولت بودند دولت منجمله
نخست وزير ادعا مى كند مسئوليتى در قبال اين تخلفات كه توسط يك
تشكيلات كه خود را "كميته زيرزمينى" انتقام مى نامد اجرا شده ندارد يا از
آنها بى اطلاع است ولى در اذهان عمومى ترديد زيادى وجود ندارد كه يك
بخش از دولت با تصويب شاه در اين مورد مسئول است و اكثراہ فكر مى كنند
كه ساواك سرويس امنيتى مخفى عهده دار آن است.

با اين حال يك واكنش آزمايشى دولت جمع آورى تظاهركنندگان به وسيله
يك گروه جدى است كه در ماه آوريل تحت عنوان "نيروى پايدارى" خود را
نشان داد.

نيروى پايدارى كه تصور مى شود به عنوان جانشين يا بازوى
"سازمان دفاع غيرنظامى" كه چند سال پيش تشكيل شد و در ماه مه 1977
نخست وزير هويدا با مقدارى نمايشهاى متظاهرانه آن را احيا كرد عمل
مى كند.

نيروى پايدارى ظاهراہ در بر گيرنده جوانان قوى هيكلى است كه
حاضرند دانشجويان و بقيه خاطبان را ربوده و براى دستگيرى قانونى تحويل
پليس بدهد.

اين تشكيلات تحت سرپرستى ژاندارمرى قرار دارد اما شنيده ايم
كه بسيارى از موئسسات و سازمانهاى امنيتى ديگر قواى انسانى و فعاليت آن را
تاعمين مى كنند بزرگترين ابراز وجود آن تا به امروز حمله اى بوده كه به
200300 دانشجو شد و آن زمانى بود كه دانشجويان در يك روز جمعه ماه
آوريل در تپه هاى بالاى دانشگاه ملى جمع شده بودند تا شعارهاى ضد
دولتى داده و سخنرانى هائى عليه دولت انجام دهند.

افراد "نيروى پايدارى" با
مقاومت دانشجويان روبه رو شدند و آنگاه يك دوجين هليكوپتر پر از پليس
ضد شورش وارد صحنه شد و پس از كتك زدن دانشجويان تا حد خونريزى
بسيارى از ايشان، اكثر آن جمع را دستگير نمود.

از آنجائى كه آنها مطابق
مقررات جديد به دادگاه مدنى احضار شدند
گزارش شده كه دفتر دادستان كل دستور داده تحقيقى صورت پذيرد تا علت
جراحات شديدى كه به بسيارى از آنها در جريان دستگيرى وارد شده روشن
گردد.

از اين تحقيق چيز ديگرى به گوش نخورده و از نيروى پايدارى هم در
چند هفته اخير خبرى شنيده نشده است.

واكنش مخالفين
ضد واكنش مخالفين را كه در اين مرحله مى توان از آن نام برد بهره بردارى از
استفاده هر چه بيشتر دولت از سيتسم دادگاههاى مدنى است محاكمه تعدادى
از دانشجويان دستگير شده در رابطه با ناآراميهاى ماه دسامبر براى حدود 43
وكيل مداقع 16 تن از متهمين جولانگاهى به وجود آورد " بسيارى از متهمين به
سبب فقدان شواهد آزاد شدند " و بعضى از وكلاى عاليرتبه جناح مخالف در
دفاع از آزادى بيان، بيانات پرطمطراقى را اظهار داشتند على رغم فصاحت
دفاعيات اكثر متهمين " 11 نفر از مجموع 16 نفر " عاقبت به حبسهاى پنج
ماهه محكوم شدند اين محاكمه هنوز مورد استيناف قرار دارد و وكلاى آن
خود را براى محاكمات بيشتر آماده مى كنند.

يك نمونه آن شكاياتى است كه
شش تن از رهبران مخالف كه منازلشان بمب گذارى شده يا كتك زده شده اند
" پاراگراف اول در بالا " اقامه كرده اند.

به هر حال جدى ترين ضد واكنش همچنان از جانب عناصر مذهبى محافظه كار
نشان داده مى شد كه حاميانش آشكارا از دولت خشمگينند و احتمالاہ عامل اثر
وقايع كوچكى هستند كه تقريباہ هر روزه در گوشه و كنار كشور اتفاق مى افتند.

بر دامنه قضيه افزوده شده و مخالفان مذهبى و دولت در ارتباط با يكديگر
مشكلاتى دارند.

پيش بينى خاتمه اين ناآراميهاى مكرر مشكل است مگر آنكه
ارتباط بهترى برقرار گردد.

" پاورقى: از زمانى كه اين ورق براى اولين بار تهيه
شد يك گفتگوى آزمايشى آغاز شده است " .