بیشترلیست موضوعات مقدمه جلد 21 خط مشى كشورى و تحليل برنامه، ايران اهداف و مقاصد سفير در ايران هيئت نمايندگى كنگره " به رياست " ولف اهداف و مقاصد در ايران هدفها و مقاصد سفير در ايران هيئت نمايندگى ويليامز استيونس مذهب و سياست قم و عواقبش مخالفين ايرانى مقدمه: ايران، بررسى نهضت تشيع " مسلمان شيعى مذهب " آقاى: ويكتور تامست " مايكل ميترونيك، ديويت مك گافى " ملاها، فساد، ساواك خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى: گزارش وقايع هفتگى: ايران 9KWN سفر تحقيقاتى دستورات مربوط به نقشه هاى كشور: مناسبات دوجانبه درباره ارتباطات خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى نقطه نظرهاى انگليسيها در مورد وقايع ايران خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه گزارش هيئت مسائل مملكتى نقطه نظرات رهبر ارمنى در مورد ثبات سياسى ايران عكس العمل هاى اجتماعى نسبت به مصاحبه شاه ايران: چرا سكوت ناگهانى؟ ايران در سالهاى 19771978: صحنه داخلى كنفرانس مقامات مهم كنسولگرى تهران مشكلات داخلى ايران، نيار براى اطلاعات. خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى جلسات مقامات عمده گزارش بازسازى ساواك خلاصه مذاكرات هيئت مسائل كشورى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى خلاصه گزارش هئيت مسائل مملكتى چارلز ناس خانم كارول سى. مور خلاصه مذاكرات هيئت مسائل مملكتى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
پيش بينى: ما دليل زيادى در دست نداريم كه تصميم شاه به اعطاى آزاديها را كه در چندين فرصت علناہ آن را بيان كرده و به طور خصوصى براى آمريكائيها و سفراى ديگر در اينجا بر آن تاعكيد ورزيده مورد ترديد قرار دهيم به هر حال آشكار است كه در باز گذاشتن فقط جزئى از درب اين صندوقچه پر از دردسر دچار رحمت است. تجريه اولش در تشويق آزادى بيان به حملات سوزانى عليه دولت منجر شد و توقعاتى را براى اصلاحات داخلى به وجود آورد كه از آنچه وى در آغاز در نظر داشت جدى تر بودند. " به نظر مى رسد كه دامنه واكنش عمومى وى را وادار به تامل كرده باشد " اينكه شاه بخواهد يا هيچگاه بپذيرد در قدرت تعيين خط مشى وى تقليلى رخ دهد فوق العاده مورد ترديد است به همان اندازه اين نيز امرى بديهى است كه او اجازه نخواهد داد وقايع به حدى رشد كنند كه امنيت ملى همانطور كه وى معتقد است در خطر افتد با اين حال وقايع رشد كرده اند و بخشى از علت آن اين است كه براى روح ايرانى اعتدال چيزى بيگانه به نظر مى رسد و بخشى ديگر از علل آن، اعمال خود وى يا خطاها و ترديد راى هاى دستيارانش " ساواك، پليس، مديران، مقامات حزب " بوده است. بنابراين وى مجموعه اى از اقدامات نامتجانس را اختراع كرده كه هميشه هم به خوبى ساخته نشده اند و احتمال هم داده نمى شود كه زياد پا برجا بمانند مهمتر از آن او دستورالعمل هاى واضح عملياتى جهت نحوه رفتار با ناراضيان براى مديران و افراد امنيتى خود تهيه نكرده است. از جمله متدهايى كه افكار ليبرالى را چه در ايران و چه در جاهاى ديگر برافروخته مى كند، بمب گذاريها و كتك زدن مخالفين مورد احترام است كه متخصصين توانايى هستند " از قبيل وكلا، نويسندگان، پزشكان، مهندسان و بازرگانان " و استفاده از دسته هاى قلدر عليه دانشجويان و مخالفين چه تحت عنوان "كارگران خشمگين" و چه "نيروى پايدارى" مى باشد كوششهاى حزب رستاخيز در جهت توجيه اين اقدامات و راى قانونى به عنوان خشم تنفرآلود يك اكثريت خاموش، دلگرم كننده نيستند و حزب شانسهاى كوچكى را كه براى تحريك افكار عمومى دارد اينك از دست مى دهد. در همين زمان روشن نيست كه شاه چگونه جديت مخالفين مذهبى محافظه كار و خطرهاى احتمالى آن را برآورد مى كند. در سنجش افكارى كه سفارت در بين رهبران مذهبى به عمل آورد يك ريشه نهفته وفادارى به پادشاهى و استقلال ايران به همان شكل كه شاه آن را در نظر دارد مشاهده شده اما ناخرسندى فزاينده اى نيز به سبب از بين رفتن روابط بين رهبرى مذهبى و شاه وجود داشت اين رهبران خود را ستون اصلى مخالفت با گسترش كمونيسم در ايران مردمى كه حقيقتاہ مسئول نجات شاه و تاج و تخت وى و مسئول يك ايران مستقل طى دوران بحران مصدق در سال 1953 مى دانند " كه تا حد زيادى حقيقت دارد البته اگر عمل ارتش را ناديده بگيريم يا آن را در رتبه هاى وظيفه آن جوابگو به دعوت اسلام عليه مرتدين بدانيم " آنها از اينكه بسيارى از سران حزب كمونيست توده سابق در دستگاه دولت ايران پستهاى مهمى به دست گرفته اند ناراحت هستند. آنها عنوان مى كنند كه احتمال دارد اين سران براى اينكه شاه را از مردمش جدا كنند دست به توطئه بزنند. آنها طبيعتا برنامه هاى مختلفى را كه براى اختصاص امور به مسائل دنيوى صورت مى گيرند و شاه به آن برنامه ها علاقه مند است مضر به حال خصيصه اسلامى حقيقى ايران مى دانند. در عين حال دستورات جديد شاه به مامورين امنيتى خود از قبيل دستورالعمل هاى مبنى بر دست كشيدن از شكنجه، آوردن دستگيرشدگان به محكمه، در مدت كمى پس از دستگير شدنشان، استفاده از دادگاههاى مدنى به جاى نظامى، قطع دستگيريهاى احتياطى بر اساس ظن و گمان به مسئولين امنيتى گفته مى شود كه در صورت وقوع هرگونه طغيان عمده جديد " مانند آنها كه در تبريز و قم روى دادند " آنها مسئول شناخته خواهند شد اما در ضمن آنها را از استفاده از متدهاى مناسب زمان مانند بازداشت حبسهاى طولانى و بدرفتارى " و بدتر از آن پيشكش " در مقابله با خطر بازمى دارند نيروهاى امنيتى در تبريز خيلى كارآمد نبودند و در محافل رسمى اين ترس به طور آشكار و قابل ملاحظه وجود دارد كه در زمانى كه دوباره به مبارزه طلبيده مى شوند كارآئى آنها چقدر خواهد بود پليس ضد شورش و واحدهاى ارتش عادت كرده اند به اينكه پليس عادى را مورد كمك قرار دهند اما محتمل نشمردن وقوع وقايع جدى تر كار احمقانه اى است و شاه نيز از طرفى با مجذور وفا به قول خود مبنى بر اعطاس آزداديها و از طرف ديگر با ضعيف شدن روحيه و توانائيهاى نيروهاى امنيتى خود روبه رو است. شورشهائى كه در تبريز، قم و تهران از هشتم تا يازدهم مى رخ داد و موجب شد كه دولت اعلاميه اى بدين مضمون كه تظاهرات خيابانى را سركوب خواهد كرد منتشر كند و اين احتمالاہ اولين قدم از يك سرى اقدامات براى دست كشيدن از اعطاى آزاديها كه شاه ممكن بود متقبل شود مى باشد تجربه چينى بگذاريم "هزار گل شكوفه كنند" و آنگاه همه را از ساقه ببريم متناسب به نظر مى رسد اين كار حكومتى استوار را به همان ترتيب كه پيش از اصلاحات 197678 وجود خواهد داشت، مستقر خواهد كرد. اما نمايانگر يك عقب نشينى از دلايلى كه براى شروع اعطاى آزاديها داشت " مانند جانشينى نمايندگى و مشورت بيشتر بلوغ سياسى بيشتر مردم " خواهد بود و از وجهه وى خواهد كاست. زمانى كه اين مطلب نوشته مى شود براى اظهارنظر قاطعانه در خصوص اينكه شاه چه جهتى را برخواهد گزيد خيلى زود است. خود وى بدون شك هنوز در نظر خود پابرجاست. در حال حاضر " 11 مى " او اعلام كرده كه اعطاى آزاديها ادامه خواهد يافت. بنابراين، اگر تضمين ما در اساس صحت داشته باشد. شاه مجبور خواهد شد در آينده نزديك تصميمات سختى را اتخاذ نمايد خصوصاہ اگر تابستان خشونت آميز باشد در حال حاضر سخنگويان دولت هنوز از مخالفت "ماركسيستهاى اسلامى" صحبت مى كنند و مرتجعين "سرخ و سياه" يا "چپ و راست" را هم دست يكديگر قلمداد مى كنند. آنها همچنين ادعا مى كنند كه نفوذ كشورهاى خارجى پشت پرده اين مخالفت قرار دارد و از قرار معلوم اين كوششى است براى حفظ آبروى دولت كه جاذبه ميهن پرستى را در جهت منافع خود استفاده مى كنند. بعضى از حملات اخير خود شاه عليه "استعمار قديم و جديد" را مى توان به عنوان يك تلاش آگاهانه براى پيچيدن هر چه تنگتر رداى ميهن پرستى به دور خود و جذب حمايت سياسى مثبت و همچنين سلب اعتبار از مخالفين تعبير كرد. تمام اينها به نفع مخالفين تمام مى شود. آنها را به جاى متفرق ساختن متحد مى كند. در گذشته شاه با موفقيت مخالفين خود را متفرق كرده است. ايران قبل از ايستادن در مقابل منافع انگليسيها مبارزه عليه تجاوز شوروى در آذربايجان و كردستان را آغاز نمود و آن موفق از آب درآمد. دفاع شاه عليه عناصر چپى تحت رهبرى مصدق بدان جهت توفيق يافت كه اسلام محافظه كارانه پشت سر وى بود. زمانى كه وى عليه ملاكان و دستگاه اسلامى در سالهاى 1962 و 1963 به مقابله برخاست، قواى جناح چپ ضعيف شده بود. به نظر مى رسد كه او تا امروز آن درسها را فراموش كرده باشد اگر چه بعضى از بيانات اخيرش به سفير " و حداقل يك مقاله در يك روزنامه محلى " به اين مسئله اشاره دارند كه وى ممكن است شروع به بازگشت به آن استراتژى كرده باشد. در ميان مخالفين تخمهاى بسيارى براى رشد تفرق وجود دارد. مذهبى ها خود هيچ مخفى نمى كنند كه به گروهها و رگه هاى فكرى بسيارى متفرق شده اند و همه چيزى كه باعث ائتلاف آنها شده است تنفر اغلب ايشان نسبت به رفتار دولت است. در اينكه شاه فكر خود براى ايجاد يك ايران دنيوى و متحد با غرب دنيوى به جاى كشورى اسلامى مانند عربستان سعودى، ليبى و پاكستان را كنار نخواهد گذاشت زياد ترديدى وجود ندارد اما حركت وى به سوى آن مقصد بايد براى تاكتيك تطبيق خود با محافظه كاران مذهبى قدرتمند جائى نگهدارد زيرا طبق آخرين تحليل اگر بعضى عناصر چپ يا خرابكارى جهانى با حمايت آشكار بيشترى از جانب شوروى شاه را به ميدان بخوانند او هنوز به حد زيادى بر آنها متكى خواهد بود بنابراين او سعى دارد مجارى ارتباطى بهترى با رهبرى مذهبى پيدا كند و بدون شك بر اساس بعضى از شكايات آنها اقدام خواهد كرد. اين كار اگر با مهارت انجام شود انتظار مى رود كه تا مدت مديدى آنها را آرام نگه دارد و به فروشكستن اتحاد مخالفين منجر شود. معهذا خود اين به تنهائى شاه را به مقصودش مبنى بر ايجاد مشاركت سياسى بيشتر كه وى براى مديريت بهتر سيستم اقتصادى و اجتماعى پيچيده اش كه جهت هموار كردن راه براى يك جانشين بدان نياز دارد نزديك نمى كند اما مخالفين را به تفرق خواهند كشاند روابطش را با متحدين طبيعى محافظه كارش ترميم خواهد نمود و تا حدى نظم و ترتيب را كه در وى مى تواند خواستهاى اساسيش را تعقيب كند بازمى گرداند. سوليوان