سخنرانى - صحیفه امام جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 7

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

4 ارديبهشت 1358 / 26 جمادى الاول 1399

مکان:

قم

موضوع:

تحول روحى ملت

بسم اللّه الرحمن الرحيم

حضار:

رؤساى دفاتر ازدواج و طلاق تهران و حومه ، و هيات مديره اين مجمع بسيج اقشار ملت براى آبادانى کشور من از شما آقايان متشکر هستم که تشريف آورديد و از نزديک ملاقات مى کنيم.

آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فکر آينده باشيم.

آينده يک مشکلاتى است که حل آنها بر عهده همه اقشار ملت است.

خرابيهايى که تاکنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر، و قبل از آن هم 2500 سال، اين خرابيهايى که شده است و يک کشور خراب از هر جهت - از جهت فرهنگى، از جهت اقتصاد - اين وراثت مانده است براى ما.

و هيچ قشرى تنهايى نمى تواند اين خرابيها را آباد کند، همان طورى که در شکستن اين سد بزرگ طاغوتى نمى توانست يک قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد.

وقتى که همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عمل کردند، اين امر محال - به حسب نظر اشخاص - ممکن و واقع شد، محال به نظر خيليها مى رسيد که بشود اين سلطنت طاغوتى را شکست، با آن ابزار و سلاحهاى مدرنى که خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانيهايى که از سوى ابرقدرتها مثل امريکا و غيره مى شد، يک مطلب غير ممکن - به حسب عادت - به نظر مى رسيد، لکن اين، غفلت از اراده الهى بود.

غفلت بود، چرا که هر غير ممکن، به نظر ما، با اراده حق تعالى واقع خواهد شد، و من اين مطلب را مستند به شخص نمى دانم، مستند به ملت نمى دانم.

يک تحولى در اين ملت پيدا شد با دست خداى تبارک و تعالى.

حماسه آفرينيها آن تحول روحى بود که الان هم بعضى جوانها مى آيند و به من مى گويند دعا کنيد ما شهيد بشويم.

آن وقت هم جوانهاى برومند همين تقاضا را از من مى کردند، بعضىشان قسم مى دادند مرا که شما دعا کنيد که ما شهيد بشويم.

مادرهايى که بچه هايشان را از دست دادند و داده بودند، الان هم که پيش ما مى آيند با تشکر مواجه مى شويم در چند شب پيش -دو، سه شب پيش - با يک پدرى که جوانش را از دست داده بود، من مواجه شدم.

نمى دانستم که اين مصيبت بر او وارد شده ، از او احوالپرسى کردم، ديدم بيشتر از ميزان، دارد تشکر مى کند و مى گويد حالم خوب است.

بعد کسى گفت که يکى از جوانهاى ايشان کشته شده است و اين تشکر براى اين معنا بوده ! اين تحول روحى که در ملت پيدا شد - ملتى که از سايه پاسبان مى ترسيد - در خيابان ريخت و گفت مرگ بر شاه ! اين تحول يک تحول الهى بود نه انسانى.

انسان نمى توانست يک همچو کارى بکند.

هرکس خيال کند که فلان(1) اين کار را انجام داد صحيح نيست، خدا اين کار را انجام داد.

اين يد غيبى بود که بر سر اين ملت سايه افکند و يک ملت مظلوم را، ملتى که هيچ ساز و برگ نداشت، بر يک قدرتهاى بزرگ موفق کرد و پيروزى داد و اين سد را شکست.

توجه به معنويات، رمز پيروزى بحمداللّه اين سد شکسته شد لکن کارها باز باقى است.

باز ما کارهايى داريم و ...

احتياج به همه .

احتياج به همه آقايان: به گويندگان، به نويسندگان، به همه اقشار ملت ما احتياج داريم، براى اينکه يک مملکت خراب را نمى تواند يک قشر آباد کند، بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينکه اين خرابه آباد بشود.

هرکس به هر مقدارى که قدرت دارد، خيال نکند يک نفر است.

يک نفر به اندازه يک نفر قدرت دارد، اين يک نفر وقتى پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن پديد مى آيد مثل يک قطره است که وقتى که قطره هاى ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مى شود، وقتى سيلها با هم متحد شدند دريا درست مى شود.

اين قطره ها خيال نکنند، انسانها خيال نکنند که خوب، از من که کارى برنمى آيد! نخير، از شما و من ...

هر کدام به اندازه خودمان، به اندازه يک نفر، کار از ما مى آيد و به اندازه اى که از ما کار مى آيد مسئول هستيم، يعنى امروز وضع طورى است - به طورى حساس است وضع مملکت ما - که اگر ما قصور بکنيم در اداى تکليفمان مسئوليم.

همه بايد با هم، همه اقشار بايد با هم فعاليت کنند ننشينيد که دولت اصلاح بکند، دولت تنها نمى تواند.

ننشينيد که روحانيت اين کار را بکند، روحانيت تنها نمى تواند.

روحانيت ننشينند که مثلا اقشار ديگر اين کار را بکنند.

از آنها هم تنها بر نمى آيد، همه با هم.

وقتى همه با هم شدند: يداللّه معالجماعة،(2) جماعت وقتى که با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارک و تعالى است، و مقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست که وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند پيش مى برند.

شما ملاحظه کرديد که در اين نهضت از آن بچه اى که تازه زبان باز کرده بود تا آن پيرمردهايى که نزديکهاى مردنشان بود، همه با هم مى گفتند جمهورى اسلامى ، همه اسلام را مى خواستند.

اينهمه اسلام خواستن، توجه همه به معنويت بودن، توجه همه به خدا و دين خدا بودن، شما را پيروز کرد.

اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است، کليد پيروزى است، اين کليد را محکم نگه داريد.

وحدت پيدا بکنيد، مقصد هم خدا.

اين دو تا مطلب وقتى که پيدا شد، اين همه مسائل را حل مى کند.

و همه ما بايد کوشش بکنيم و به مقاصد الهيه برسيم.

مسئوليت بزرگ متصديان دفاتر ازدواج و طلاق البته شما آقايان که دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست، مسئوليت عظيمى داريد.

اگر سابق يک قدرت شيطانى بر شما حکومت مى کرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ کس حکومت نمى کند.

قدرتها هست لکن حکومت نمى کند، يعنى قانون هست فقط، قانون الهى است فقط.

غير از قانون الهى چيزى نبايد حکومت کند.

شما آقايان که متصدى يک همچو امر بزرگى هستيد، مسئوليت بزرگى بين خودتان و خداى خودتان داريد.

شرايط را البته رعايت کرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را رعايت بکنيد، خصوصا در باب طلاق که شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد.

انشاءاللّه خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد 1- اشاره امام خمينى به خودشان است.

که اين خدمت را به اسلام بکنيم، همه مان.

/ 175