اگرچه عقيده من در شهادت آن حضرت چنان است كه مذكور شد، ولى چون اعتقادبيشتر مردم در شصت و يك هجرى است، و متعلّق به آثار فلكى دانند و همين عقيدهرا مؤلّف در سنن قبل دانسته و به علم احكام رسوخى تمام بوده، پس از آن كه زايجهروز عاشورا شصت و يك ناقصه را كشيده به اتّفاق شاهزاده محمّدولى ميرزا ـطاب اللّه ثراه ـ كه در علم احكام ربطى كامل داشت، و ملاّ حسين منجّم باشى نوّابمستطاب مهد عليا ـ دامت شوكتها ـ دلايل فلكى اقامه نموده كه در آن سال آن حضرتبه درجه رفيعه شهادت رسيد؛ و از اين است چون در روز عاشوراى شصت و يكناقصه هجرى به امر يزيد بن معاويه ـ عليهما اللّعنة و الهاوية ـ در دشت نينوا فرقهضلالت و شقاوت بنيان كوفيان - عليهم اللّعنة و الميزان ـ به سلاله خاتم پيغمبراناباعبداللّه الحسين ـ صلوات اللّه عليه ـ چنان ظلمى و شقاوتى نمودند كه دكت الجبالو انشقت الصخور و بقى سُوء عملهم على كرة الشهود و مرالدهور لعن الله من امرأو باشر أو رضى او سعى.و چون چنين امرى عظيم در عالم واقع شده به بديهه عقل؛ آن سال اسوء اعوام و آنروز انحس ايام بوده، خون و غم در تمام اركان و اقطار عالم جارى و سارى شده،آن چه در اين كوه و ارض ظاهر شده از بادهاى هولناك و امارات وحشت و انكساف