اما مادر حسن بن زيد بن حسن بن على عليه السلام - شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری - نسخه متنی

گردآورندگان: سید رسول علوی، علی اکبر زمانی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ناچار به زينب كه دختر سليمان بن على بود توسل جستند و آن زنى معمّره و محترمه بود،پس از زينب خواهش كردند كه از مأمون خواهش نمايد تا جامه سبز را تغيير دهد؛ زينبقبول نمود و به نزد مأمون رفت و گفت: نيكى و احسانى كه به فرزندان على مى كنى بيشتراست از احسان به ماها، آخر ما منسوب به تو هستيم، چرا به رويّه پدرانت حركت نمى كنىو مردم را بر ماها مى شورانى و سادات را از شدّت احسان به طمع مى اندازى؟! پس شعاربنى عباس لباس سياه است چرا لباس سبز مى پوشى؟!

مأمون گفت: اى عمه! اين حرف را احدى به من اين طور نزده است و هيچ كلامىدر دل من وقعش بيشتر از كلام تو نيستاما اى عمه نگاه كن وقتى كه رسول خدا صلي الله عليه و آلهاز دنيا رحلت فرمود، ابوبكر در حق جدّ ما عبّاس چه كرد، و بعد از وى عمر چه هاكرد، و بعد از اين دو نفر، عثمان اقبال به بنى اميه نمود و از سايرين دست برداشت وداد به بنى اميه آن چه را كه دادو چون امر راجع به حضرت امير مؤمنان عليه السلام شد،عبداللّه بن عبّاس را والى بصره كرد و عبيد اللّه بن عبّاس را والى يمن كرد، و قثم بنعبّاس را به بحرين فرستاد و حكومت مكّه را در عهده سعيد قرار گذاشت؛ و هيچ يكاز سابقين با اولاد عباس اين گونه مهربانى نكردند و بايد ما بر احسان هاى وى جزابدهيم به فرزندانش و مكافات نماييمآن گاه لباس سياه پوشيد.

عجب است از اين طايفه بنى عباس با آن كه اظهار تشيّع مى نمودند و محبت و مهربانىحضرت امير عليه السلام را در حق اجداد خودشان مى دانستند با وجود اين ها در قتل و اذيتاولاد رسول صلي الله عليه و آله با قلب قاسى، كوتاهى نكردند، خذله اللّه تعالى و اصلاه فى اصل الجحيم.

اما مادر حسن بن زيد بن حسن بن على عليه السلام

لبابه، دختر عبداللّه بن عبّاس بن عبد المطلب است كه زوجه حضرت عباس بن علىبن ابى طالب عليه السلام بود و بعد از شهادت حضرت ابو الفضل عبّاس بن على عليه السلام در كربلا،زيد بن حسن عليه السلام او را خواست و به عقد وى درآمد.

/ 412