شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شريفش خوب مردمى نيستند، شرير النفس و كثير الطمع هستند چنانچه در سه چهارسال قبل اسبابى از منذورات در آستانه مباركه او محتاج اليها نبوده است بسيارى از آنمندرس و مضمحل شده، و مس هاى شكسته و خورد شده، ماندن آن ها در صورتسالم شدن از تصرف خدّام و بردن و خوردن ايشان ثمرى نداشت مگر تلف و هباءاًمنثورا شدن پس بر حسب مصلحت شرعيّه آن مس ها را تبديل به مس صحيح كرديم.و اسباب از قبيل ديگ و دورى و نحو، هما ساخته شد و روى آن ها كنده شد و روانهنموديم و تسليم متولى در حضور ساير خدام و زوّارى كه بودند نموديمو سايراسباب مندرس شده آستانه را در معرض بيع در آورديم صد و شصت و سه تومان شدآن را هم قرار داديم كه در مصرفى صرف شود كه نفع آن همه ساله عايد آستانه متبركهامام زاده بشودپس از آن خدمه از روى طمع زيرا كه به عنوان هاى مختلفه پس ازديدن نقد خواستند كه بربايند قبول نشدبعض ديگرى از مردم جهلاً بالحكم و برخىاز اهل غرض تجاهلاً مزمارها نواخته و نواها خوانده و مضمونها گفتهبا اين كه حكممسئله معلوم است و فهم آن موقوف است بر رجوع به سوى كتب فقهيه و عباير فقها ـهر گاه فرصت مراجعه نمايند ـ از جمله عبارت شهيد ثانى اعلى اللّه مقامه است درروضهكهشرح لمعهباشد در شرح عبارت مصنف كه شهيد اوّل اعلى اللّه مقامه است: «فلايصحّ بيع الوقف»، مى فرمايد: «و لا يصحّ بيع الوقف العام مطلقا الا ان يتلاشىو يضمحل بحيث لا يمكن الانتفاع به فى الجهة المقصوده كحصير يتلى و لا يصحّالانتفاع به فى محلّ الوقف و جذع ينكسر كذلك، و لا يمكن صرفهما باعيانهما فىالوقود لمصالحه كاجر المساجد فيجوز بيعه حينئذٍ و صرفه فى مصالحه ان لم يمكنالاعتياض عنه بوقف و لو لم يكن اصله موقوفاً بل اشترى للمسجد مثلاً من غلته اوبذل له باذل صحّ للناظر بيعه مع المصلحه مطلقا».