شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يعنى صحيح نيست بيع وقف عام به هيچ وجه مگر اين كه متلاشى و مضمحلو پوسيده شده باشد، به طورى كه نشايد بهره بردن از آن در راهى كه مقصود در وقفاست مثل بوريايى كه پوسيده شده باشد، و تيرى كه شكسته شده باشد و نشايد صرفخود آن ها را از براى خود آن عين موقوفه مثل سوزاندن آن ها را از براى پختن آجر ازبراى آن عين موقوفه از مسجد و غير آنپس جايز است فروختن آن و صرف آن درچيزهايى كه مصلحت وقف است تا اين كه مى فرمايد و هر گاه اصل آن وقف نشدهباشد، مثل اين كه از غلّه مسجد يعنى غلّه ملكى كه وقف بر مسجد شده باشد خريدهشده، يا كسى تبرّعاً بدون اين كه وقف كرده باشد از براى مسجد مثل اين حصيرهايىكه مردم در مساجد مى اندازندصحيح است از براى ناظر فروختن آن با اين كهمصلحت در آن باشد مطلقاً هر چند كه آن چه شرط شده است در صحت فروختنوقف در آن موجود نباشدو اسبابى كه در مشاهد مى آورند از قبيل فروش و معلّقاتو غيرهما از همين قبيل هستند غالباً، نه از قبيل موقوفات كه صيغه وقف آن ها خواندهشده باشدبلكه غالباً اين ها را به عنوان نذر مى آورند با اين كه صيغه نذر هم خواندهنشده است.و مفاد عباير ساير از علما نيز همين مضمون يا مقارب اين مضمون است كه در دومقام در بيع وقف و در ذكر احكام مساجد متعرض شده اند.بالجمله للّه الحمد و المنّه آن چه كه از تصرفات داعى در اين اسباب ديده شدو معلوم و محسوس گرديد نفع آن راجع به آستانه متبركه امام زاده عليه و على آبائهالصّلوة و السّلام بوده است، نه به سوى نفس خود.