شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پس از وصول نامه به حاكم مدينه زيد معزول گرديد، تا زمان سلطنت عمر بن عبدالعزيز عمر، زيد را نصب نمود و نامه اى به حاكم مدينه نوشت:امّا بعد فانّ زيد بنالحسن عليه السلام شريف بنى هاشم و ذوُسنّهم فإذا جاءك كتابى فاردد عليه صدقاترسول اللّه صلي الله عليه و آله و اعنه على ما استعانك عليه والسلام .يعنى؛ زيد بن حسن عليه السلام ، شريفبنى هاشم است و اسنّ است ـ يعنى پيرمرد است ـ پس در وقتى كه نامه من به تو رسيد،توليت صدقات رسول صلي الله عليه و آله به خودش رو كن و اعانت نما از او.حاكم مدينه بر حسب مأموريت توليت را تفويض ايشان نمود.و محمّد بن بشر خارجى در مدح زيد عجب گفته است:إذا نزل ابن المصطفى بطن تلعةٍكفى جدبها فاخضر بالنبت عودهاوزيد ربيع الناس فى كلّ شتوةاذا خلفت انوائها ورعودهاحمولٌ لاشناق الدّيات كأنّهسراج الدجى إذ قارنته سعودهاحاصل معنى آن كه: اگر زيد به زمين خشك بى گياهى وارد شود آن زمين را ازقدوم خود، سبز و خرم مى كند؛ و زيد مانند بهار و بارانى است كه در آخر سال قحط،مردمان انتظار وى را مى كشند همان نحوى كه از ديدن باران مسرور مى شوند از ورودقدوم زيد نيز شادانند؛ و اوست كه در تاريكى فتنه ها مانند چراغ روشنايى مى دهدو اداء ديات مى نمايد و متحمّل صلات مى شود.در بعضى از كتاب هاى سنّيان، زيد بن حسن را ابلج خوانده اند و از اين لقبدرخشندگى رخسار وى، ظاهر است.خلاصه؛ سن شريف زيد از نود سال گذشت و بعضى مى گويند صد ساله بود.و پسرش امير حسن، جدّ دوم حضرت عبدالعظيم است به نحوى كه مذكورخواهد شد.