شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و در حديث است؛ حضرت صادق عليه السلام از ابى ولاء كاهلى، سؤال كردند عموى منزيد را ديدى؟عرض كرد:بلى رأيته و رأيت الناس بين شامت حنقٍ و بين محزونٍ محترق .فقال عليه السلام اما الباكى فمعه فى الجنّة وأمّا الشامت فشريك فى دمه؛يعنى ديدم من زيدرا ديدم مردم را كه بعضى شمامتت مى كردند و بعضى گريه مى كردند پس حضرتصادق عليه السلام فرمود: اما كسانى كه گريه مى كردند در بهشت با او هستند و امّا كسانى كهشماتت مى كردند پس شريك اند در خون او .و در حديث ديگر است، حضرت صادق عليه السلام فرمودند:رحمه اللّه اَما إِنّه مؤمناًو كان عارفاً و كان عالماً صدوقاً، اما إِنّه لو ظفر لوفى أمّا إِنّه لو ملك لعرف كيفيصنعها ؛معنى فقره اخيره آن است زيد اگر ظفرى مى يافت وفا مى كرد و اگر مالكمى شد مى دانست چه كند، يعنى حق ما را ادا كرده تسليم مى نمود.و در حديث طويل است كه: حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: كه پدرم فرمود:«خدا رحمت كند زيد را كه مردم را به رضاى آل محمّد صلي الله عليه و آله دعوت كرد» و پدرمفرمود: «اگر خروج كنى كشته مى شوى و آويخته مى گردى اگر راضى هستى خروجكن .»و اخبار كثيره در مدح زيد در كتب رجال از شيعه مأثور است و در كتابمناقبابنشهر آشوب حديثى غريبى مرسلا مروى است كه خلاصه آن بدين گونه است :زيد نيمه شبى خدمت حضرت صادق عليه السلام مشرف شد و خواست با آن جناب بيعتنمايد قبول نفرمود، پس عرض كرد: و شما با من بيعت نماييد در مقام خون خواهى برايم .آن جناب فرمودند:أليس الصبح بقريب؛پس برخواست و رفت و زمانى نگذشت