شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
براى سركار حضرت و وجه بگيرد، كربلائى محمد فراموش كرده بود، دو سه روزگذشت ما معطل بوديم به جهت بنّايى و سقط نداشتيم، مى گويد كربلائى محمد كه منشب در خواب ديدم كه كسى به تندى به من گفت: كه چه شد نقل زبيده خاتون؟! ازهول از خواب بيدار شدم، گفتم: من روز گذشته رفتم به آن جا و زيارت نكردم مِن بعدبه زيارت مى روم؛ دو دفعه خوابيدم باز در خواب ديدم كه كسى به تندى به منمى گويد كه چرا سقط كه حاجى ميرزا آقايى به جهت زبيده خاتون گفته بود نياوردى؟!از هول از خواب بيدار شدم و صبح مال فرستادم سقط را بياورد؛ از اين قبيل خواببسيار ديده اند.