مهماني سياسي - هوش و زیرکی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هوش و زیرکی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مهماني سياسي

فرزنديكي ازبازرگانان كه دربازارازمدرس حمايت مي كرد،به نزدمدرس رفت واورابه ناهاردعوت كرد .

آقاهرنوبت به بهانه اي مي خواست اين دعوت ازقبول نكندتاسرانجام بااصرارزيادقبول كرد .

روزمقرربازرگان پسررافرستاد كه به منزل مدرس رفته اورابه خانه بياورد .

ضمناپدربه پسرسفارش كرده بود، هنگامي كه واردمحله مي شوندطوري تظاهرنمايدكه اهل محل بدانندمدرس براي ناهار به خانه آنهامي آيد .

هواباراني بود،پسربه اتفاق آقابه راه افتادندتادر حوالي خانه رسيدند .

مدرس ايستادوگفت:توبرومن خودم مي آيم .

پسرگفت: پدرم دستورداده كه درخدمت شماباشم .

آقاجواب داد .

بيجاگفته ،به تومي گويم برو،خودم بلدم ،پسراصراركرد،مدرس باتغيرگفت:پدرت مي خواهديك ناهار به من بدهدوتوراهمراه من كرده كه به اهل محل بگويدمن آنچنان كسي هستم كه مدرس به خانه من مي آيدوبعدچه مي دانم كه ازاين دعوت ومن رابه خانه خودكشيدن ،چه منظوري دارد .

به تومي گويم ،بروپسروي ناچاربه طرف منزل رفت وداستان رابراي پدرگفت:بازرگان وقتي جريان راشنيد،گفت:عجب سيدزرنگي است ، فكراشخاص رامي خواند .

/ 33