شرح آيات
[40] قرآن پس از سخن گفتن از سرنوشت مجرمان ما را يادآور منظرهاى درخشان از آخرت مىشود كه بندگان مخلص خدا در بهشت سرشار از نعمتها و رحمت به سر مىبرند، بهشتى كه آن را بيهوده و رايگان نمىدهند بلكه بهايى دارد و نخستين بهايى كه تصوّر مىشود بنده بدان بهشت را بخرد همانا اخلاص است.وقتى عمل خود بخود دشوار باشد، پيداست كه اخلاص در عمل از آن نيز دشوارتر است، زيرا اخلاص به معنى گسيختن نفسانى و اجتماعى و اقتصادى و سياسى و ... و ... از هر چيزى جز خدا براى پايدار بودن بر حقيقت توحيد است.وقتى انسان براى آن نماز بخواند كه نماز بدو سود مىرساند و مقامش را در ميان مردم بالا مىبرد و به جسم او نيرو مىبخشد و نظاير اينها، پس او در نتيجه تأثيرگذارى تعدادى از عوامل و انگيزهها كه او را بدين سمت مىرانند نماز مىگزارد، و چون اين عوامل از ميان بروند و عوامل و انگيزههايى ديگر پيدا شود، مسير نماز نيز معكوس مىشود، چنان كه اگر خود را در كشورى بيگانه بيابد كه مردمش نماز نمىگذارند، يا نمازگزارى به سبب خواب آلودگى شديد يا سرما يا گرما براى او دشوار باشد، بيگمان آن را ترك مىكند و چه بسا كه با آن بستيزد، زيرا كسى كه براى خشنود ساختن مردم نماز مىگزارد، به زودى وقتى خشنودى مردم را در نوشيدن شراب ببيند شراب هم خواهد نوشيد، و از اين خاستگاه است كه اخلاص در عمل از خود عمل و مقدار آن مهمتر است.