تفسير نخست
اين كه كردار نيك سخن پاكيزهاى را فرا مىبرد، «15» پس عقيده نيكوكردار نيك را بالا مىبرد زيرا از نيكوكار بىايمان كردارى پذيرفتهنمىشود «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ- خدا از پرهيزگاران مىپذيرد». «16»
تفسير دوم
اين كه عقيده راستين و سخن پاكيزه را كردار نيك بالا مىبرد، پس كردار نيك به منزله بالهاى پرنده است.اين حقيقت در زندگى اجتماعى بدين سان جلوهگر مىشود كه سخن پاكيزه و كردار نيك همواره اجتماع را بدان جا كه عزّت الهى وجود دارد فرا مىبرند. امّا اين امر چگونه صورت مىپذيرد؟همان گونه كه قايق با جريان آب حركت مىكند، زندگى نيز با قوانين و سنّتهايى كه حاكم بر آن است حركت مىكند، پس زندگى هر كسى را كه با اين سنّتها همراه و هماهنگ باشد به بالا مىبرد، و هر كس با آنها مخالفت ورزد كوشش بىحاصل و ناكام و طرحهايش نقش بر آب مىشود.
رشك و كين و تهمت و دشمنى پيوندهاى اجتماع را از هم مىگسلد، در حالى كه خداوند زندگى را بر پايه وحدت نهاده است نه پراكندگى، پس جريان زندگى در جهت گردهم آمدن و پيوستن حركت مىكند، آيا آن چنان حركت قهقرايى به سوى خداى سبحان فرا مىرود؟هرگز بلكه آنچه به سوى خدا بالا مىرود دوستى و همكارى و از خود گذشتگى است.
براستى كه هستى بر پايه سازندگى قرار دارد نه ويرانى و نابودى، و كسى كه سازنده است بر كسى كه ويرانگر باشد تقدّم دارد زيرا سنّتهاى الهى سازندگان را تأييد مىكند، و آنان كه بد انديشى مىكنند و براى بديها مكر مىورزند، و معتقدند كه مىتوانند بدين وسيله پيشرفت كنند در اشتباهند، اين گروه نه تنها به سوى خدا فرا نمىروند و چيزى از عزّت او را بهره نمىبرند، بلكه عذابى سخت نيز دارند.«وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ- و براى آنان كه از روى مكر به تبهكارى مىپردازند عذابى است سخت،»مكر همان حيله است، و كسى كه بر اساس حيله زندگى كند رستگار
نمىشود.
16- المائدة/ 27.