مسئوليّتهاى آن مىگريزند. در صورتى كه اگر در دنيا مىتوانستند چنان كنند و نكردند، اينك تلخى مبارزه در آتش دوزخ را كه شرايط بسيار دشوار و عذاب دردناك مستمر را همراه دارد مىيابند و بدان ناگزيرند.پروردگار ما در اين آيات سوگند مىخورد كه مجادله و پيكار در دوزخ حق است- هم چنان كه اين امر را در دنيا، در جايهايى ديگر از قرآن تأكيد كرده است.
مجادلهاى كه در آن جا پيش مىآيد و ادامه مىيابد به يقين دليل بر آن است كه انسان التزام به مسئوليّتهاى خود را در اين زندگى ترك كرده است، و كسى كه حق را به اراده خود برنگزيند به ناخواست خويش مجبور مىشود كه بدان گردن نهد. آنها مبارزه با ستم را ترك كردهاند، پس اينك آنها را مىبينى كه ناگزير در دوزخ با آن مبارزه مىكنند.
شرح آيات
[55] هم چنان كه اين آيات منظره بهشت و در نتيجه پاداش مخلصان را در ذهن ما تمركز داده در برابر ما را يادآور سرانجام سركشان نيز شده است.«هذا- چنين است،» اسم اشاره «هذا- اين» متضمّن دعوت از كسى است كه قرآن را تلاوت مىكند تا به سرانجام پرهيزگاران بنگرد، و به پاداش ايشان بينديشد، ولى نمىسزد كه از عذابى كه براى ستمگران آماده شده غافل بماند، و اين براى آن است كه توازن نفس و عقل خود را در ميان بيم و اميد نگهدارد.«وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ- و سركشان را بدترين بازگشتهاست.»مقابله اين آيه با آيه (49) در درس گذشته آمد، پس پرهيزگاران را سرانجامى نيكو نزد خداست، و سركشان را سرانجامى بد و شرّ خواهد بود، و مقصود از (طاغيه سركش) در اين جا تنها سلطان ستمگر نيست، گرچه او تجسّمى آشكارتر و شاملتر از سركشى و طغيان است، بلكه سپاهيان و دستگاههاى او نيز هستند، زيرا اگر آنها نبودند وى قدرتى بر ستمگرى و تباهى نداشت،