نفرين شده است كه به عنصر و نژاد خود مىبالد، و سرسپردن و گردن نهادن به خدا را در قضيّه آدم در ميان تمام فرشتگان رد مىكند، و اين نافرمانى را چنين توجيه مىكند و بهانه مىآورد كه او از آتش سموم آفريده شده برتر از آدم خاكى است، پس چگونه بدو سجده كند؟ولى از نظر آن كه گويد برترى با خاك است چه استدلالى خواهد بود؟وانگهى اگر آن برترى را هم بپذيريم آيا اين امر مىتواند بهانه نافرمانى نسبت به پروردگار جهانيان و برگزيدن سرانجام بد باشد؟!به طبع هرگز ... امّا ابليس باليدن به باطل را كه در نژادپرستى و عنصرگرايى نمودار است اختيار كرد، و سپس رفت كه انسان را بفريبد و گمراه كند كه همراه او مشمول خشم خدا و دوزخ او باشد.
در صحنهاى ديگر از اين تصوير فرشتگان را مىبينيم كه با شكوه قدر و منزلتشان بر خاك مىافتند و به خاطر بندگى خدا و فرمانبردارى از او و سرسپردگى به آدم سجده مىكنند، و قرآن ميان ايشان و بندگان مخلص خدا كه اجازه نمىدهند شيطان فريبشان دهد پيوندى ايجاد مىكند.از آن جا كه سوره «ص» در نفى خدايى فرشتگان و پيامبران با سوره «الصّافّات» شبيه است، اين سوره به بيان سجود فرشتگان به آدم (ع) منتهى مىشود، آدمى كه از گل آفريده شده و در معرض فريب شيطان نيز قرار مىگيرد، پس چگونه كسى كه به ديگرى سجده مىكند يا در معرض فريب شيطان قرار مىگيرد مىتواند «خدا» بوده باشد؟!