تفسیر هدایت جلد 11
لطفا منتظر باشید ...
خطاب در اين جا حتّى شامل ابليس هم مىشود، زيرا به پاداش عبادتش
نسبت به خدا به مقام فرشتگان راه يافته بود، پس فرشتگان او كه (ابليس هم) در شمول آنها مأمور به سجود مىشود اعتبارى هستند نه ذاتى، و پيداست كه متعلّق گفته او: «إِذْ قالَ رَبُّكَ- چون پروردگارت گفت»همان گفته او در آيه پيشين است كه فرمود:«إِذْ يَخْتَصِمُونَ- هنگامى كه با يكديگر جدال مىكردند».و از آن جا كه اصل آفرينش بشر از گل است روا نيست كه مردم بر يكديگر تفاخر كنند، همان گونه كه روا نيست كسى به خود فخر كند، آيا كسى كه اصل او گل باشد فخرى دارد؟!گل در نزد ما نوع بشر از پستترين عناصر و كم ارزشترين و كم بهاترين آنهاست، و مردم همه از گل آفريده شدهاند پس روا نيست كه به جاى خدا يكديگر، همچون پادشاهان را پروردگاران خود بگيرند، و نيز روا نيست كه بر يكديگر رنگ خدايى زنند چنان كه نصارى با پسر مريم (عليهما السلام) كردند.[72] پروردگار ما فرشتگان را بدانچه آغاز كرده بود تنها از آن روى آگاه نساخت كه آگاهى تازه به اطّلاعاتشان بيفزايد بلكه براى آن بود كه به آنان بفرمايد بدو (ع) سجود كنند.«فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي- چون تمامش كردم و در آن از روح خود دميدم.»فرمان سجود پيوسته به حالت تمام شدن و دميدن روح در بشر است، و اين بر حسب ظاهر كمال آفرينش است كه اين رساننده اين نكته است كه سجود فرشتگان (كه ضمنا دلالت بر تسخير طبيعتى دارد كه فرشتگان بر آن گماشته شدهاند) «72» منوط به كمال انسان است، پس هر چه بشر در مراتب علم و اراده و ايمان و تقوى فراتر رود به همان نسبت آفريدگان بيش و بيشتر رام او مىشوند. آيا ديدى كه چگونه خدا كوهها و پرندگان را براى داود و باد را براى سليمان تسخير كرد و رامشان ساخت؟