ابليس تا روز ظهور حضرت حجّت (عج) مهلت دارد.چه بسا كه خدا ابليس را از آن رو به ساعتى معيّن براى مهلتى كه بدو داد آگاه نساخت كه از او سلب اطمينان كند، و شايد حكمتى ديگر در تعيين نكردن موعدى مشخّص براى پايان ابليس از طرف پروردگار وجود داشته باشد كه در بخشيدن قدرت ستيزه با شرّ و كندن ريشه آن براى بشر متجلّى مىشود، كه خدا امكان چيرگى نهايى بر ابليس را در روزى معلوم به بشر مىدهد، و شايد اين حكمت همزمان باشد با ظهور امام حجت (ع) و ظهور حق بر دستهاى او- به اذن خدا- كه او نيز به نوبه خود در بخشى از آن حق گسترى بر اراده اهل حق تكيه مىكند، و خدا داناست.[82- 83] در اين هنگام شيطان لعين سخت خشمناك شد و به عزّت خدا سوگند خورد كه فرزندان آدم را گمراه كند، و وقتى به عزّت و چيرگى پروردگار سوگند مىخورد اين خود دليل بر آن است كه نافرمانى او به سبب جهل به عظمت و قدرت خداى تعالى نبوده، بلكه از روى هشيارى و عناد بدان دست زده است.«قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ- گفت: به عزّت تو سوگند كه همگان را گمراه كنم مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند.»مردم در برابر فريب شيطان بر سه دستهاند:از جمله كسانى كه شيطان بر آنها احاطه دارد و در هر چيزى بدو پاسخ مثبت مىدهند و آنها همان مشركان و كافرانند، دستهاى ديگر كسانى هستند كه مسير حركت كلى آنها در زندگى درست است ولى بدو سر فرود مىآورند، و پارهاى اوقات در برابر او ضعف نشان مىدهند،