تفسیر هدایت جلد 11
لطفا منتظر باشید ...
و
آنها صاحبان درجات عادى ايمانند، و دسته ديگر كسانى هستند كه شيطان هرگز نمىتواند آنان را منحرف سازد و ايشان مخلصانند كه در ايمان ناب و محض به سر مىبرند همچون انبياء و اولياء، و چيزى كه وابستگى انسان را به هر يك از دستهها مشخّص مىكند همان ميزان و دامنه ايمان و عمل و اراده اوست، و اين استثنا از جانب ابليس اعترافى واضح به اراده انسان، و درهم شكستن تمام جبرها و حتمىهاى پندارى است، زيرا با وجود فشارهاى شيطان و فريبهاى او انسان مىتواند در برابر آنها پايدارى ورزد و به اراده خود آنها را مغلوب و مقهور سازد.
اين انديشه مركزى در دو سوره «ص و الصّافّات» است، چه هر دو سوره تأكيد مىكنند كه: از ميان بندگان خدا، بندگانى كه از تمام پيوندهاى مادّى و شركآميز خالصانه براى خدا گسستهاند، شيطان را بر آنان راهى و دستى نيست.[84- 85] در برابر سوگند ابليس دائر بر گمراه كردن بندگان، خدا بر خود عهدى قاطع نهاد كه او و پيروانش را به جهنم افكند و دوزخ را از آنها آكنده سازد.«قالَ فَالْحَقُّ- گفت: حق است،» اين كه پاداش حقّ است اوّلا: براى آن كه اساس سنّت پاداش عادلانه با سنتهاى خدا در حكمت آفرينش هماهنگى دارد و ثانيا: براى آن كه واقعيّتى است شدنى كه ترديدى در آن نيست.آن گاه اين تعهّد را با جملهاى تأكيدى مؤكّد ساخت، و گفت:«وَ الْحَقَّ أَقُولُ- و آنچه مىگويم راست و حقّ است.»بلى. سخن پروردگار تعبيرى است دقيق از حقايق آفرينش بدون كمترين اختلاف.«لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ- كه جهنّم را از تو و از همه پيروانت پر كنم.»