تفسیر هدایت جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 11

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين آيه بدان معنى نيست كه خدا بندگان را به جبر به دوزخ مى‏افكند، بلكه آنهايند كه خود راه باطلى را كه منجر بدان نتيجه مى‏شود اختيار و انتخاب مى‏كنند، و اين كه خدا اشاره به فزونى كسانى كرده است كه وارد دوزخ مى‏شوند به
سبب علم اوست كه بر آينده احاطه‏اى تامّ و تمام دارد، و در قرآن آيات شبيه اين آيه تكرار شده است، و با وجود اين بسيارى از ما اين اتّهام را از شخص خود دور مى‏داند و معتقد است كه دوزخ براى ديگران آفريده شده، در حالى كه خدا بر انباشتن دوزخ از نافرمانان تأكيد مى‏كند تا ما دستخوش غرور و خود پسندى به ايمان و اعمال خويش نشويم كه بدان سبب متوقف گرديم يا در انجام دادن كارهاى شايسته و صالحات سستى ورزيم، و براى اين كه تا زنده‏ايم كمال سعى و كوشش خود را براى نجات خويشتن از دوزخ به انگيزه بيم از خوارى و عذاب روز قيامت به كار بريم، و در تفسير اين آيه كريم كه گويد:

«وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا- و هيچ يك از شما نيست كه وارد جهنّم نشود، و اين حكمى است حتمى از جانب پروردگار تو». «82»

از امامان هدى (ع) آمده است كه تمام بندگان به روى پل صراط كه خدا بر فراز جهنم نصب كرده مى‏روند، و جز مخلصان از آن نمى‏گذرند، امّا آنان كه غرقه در كفر و شرك بوده‏اند جاودانه در دوزخ مى‏مانند، و آنان كه پاره‏اى نافرمانيها و گناهان داشته‏اند، مدّتى در دوزخ مى‏مانند تا با كشيدن عذاب در آن پاك شوند، و هر كس به اندازه انحراف خود در آن درنگ مى‏كند.
اگر به جستجوى سببهايى كه انسان را به دوزخ مى‏كشاند برآييم مى‏بينيم كه سببهاى آن بسيار زياد است و بر ماست كه كاملا و سخت بيدار و هشيار باشيم تا از آنها بپرهيزيم و بدان وسيله از آتش دوزخ بركنار مانيم.

[86] نكته در خور ملاحظه در اين سوره مبارك و بويژه هنگام سخن گفتن از داستان ابليس، و همچنين در بسيارى موارد قرآن تكرار ابتدا كردن بيان با فعل امر «قل- بگو» است كه شايد به سببهاى زير باشد:

يكم

براى اين كه به ما تأكيد كند كه قرآن از سوى پيامبر نيست، بلكه پيامبر واسطه‏اى ميان خدا و بندگان اوست، و وظيفه او درباره آيات منحصر به خواندن آنها بر مردم است، پس او نه مفترى است و نه خداوارى، بلكه او رساننده و
ابلاغ كننده پيامهاى پروردگار خويش است.


82- مريم/ 71.

/ 534