تفسیر هدایت جلد 11
لطفا منتظر باشید ...
امام صادق- عليه السلام- از پيامبر- صلّى الله عليه وآله- چنين نقل كرده است:«آن گاه كه دفترهاى اعمال را بگشايند و ترازوها را نصب كنند، براى اهل بلا و آزمون دادگان ترازويى ننهند و دفترشان را نگشايند، آن گاه اين آيه را
تلاوت كرد». «24»[11] با وجود آن كه هجرت در صورتى كه مورد فشارها قرار گيريم و در دين خود با فتنهاى مواجه شويم، تا امروز هم چنان حكمش استوار و برقرار است، ولى در پارهاى اوقات ستيزه و مبارزه لازم مىآيد.
بدين سان خدا به پيامبر خود فرمان مىدهد كه اخلاص خود را به پروردگار خويش، و مردود شمردن همتايان برساخته را آشكارا به تمام مردم اعلان كند، و اين به معنى تمرّد و ستيزه بر ضد سلطههاى ستمگر و فرمانروايان شادخوار و رهبرى جاهلان است.«قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ- بگو: من مأمور شدهام كه خدا را بپرستم.»و اين فرمان خداست، پس هيچ قداست و شرعيّت و احترامى براى اين سلطههاى فاسد وجود ندارد، زيرا خدا بدان فرمان نداده، بلكه رد كردن آنها را فرموده، آن جا كه به پيامبر خود گويد:«مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ- و براى او (و تنها او) در دين اخلاص ورزم.»تنها و تنها بدو تسليم باشم، و فقط به راه و روشها و قوانين او گردن نهم، و تا وقتى فرمان خدا چنين است به يقين مؤمن به خدا هر آزارى را در راه تطبيق و اجراى اين فرمان الهى تحمّل مىكند، و خدا او را بر اين كار يارى مىدهد، و مؤمن نمىتواند بدون آن كه در معرض خشم و عذاب خدا قرار گيرد، از اين فرمان درگذرد.[12] و تا وقتى كه فرمان از جانب خداست شرعيّت و قانونمندى خود را از مردم نمىگيرد، پس خواه ديگران ايمان بياورند يا كفر ورزند، در تمرّد من بر ضدّ همتايان برساخته با من موافقت يا مخالفت كنند، به هر حال من به راه خود ادامه دهم.«وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ- و مرا مأمور فرمودهاند كه نخستين
مسلمانان باشم.»