آزادى كامل و استقلال همه جانبه و فراگير او را تضمين مىكند، زيرا دشمنان در وجود او رخنه و خللى نمىيابند كه از خلال آن او را به بندگى كشند، پس نه مال و جاه و ستايش او را مىفريبد و نه زندان و تبعيد و اعدام او را مىترساند.
دوم
استقامت و درست روى او را بر راه صحيح، بىرنجى تضمين مىكند، زيرا مخالفت مردم و سرزنش و زخم زبانهايشان آدمى را مىآزارد، امّا او به اذن خدا از تأثّر پذيرى از سرزنش ملامتگران و نيش زدنهاى جاهلان بسى فراتر و والاتر رفته است.
سوّم
بد آمدن و بيزارى جستن او از مردم به سبب گروه گرايى و تعصب يا كينه نيست، بلكه از فرط دوستى او نسبت به خدا و نسبت به مردم است، پس او هر كسى را كه به حق روى آورده باشد با آغوش باز و خوشامد استقبال مىكند، و همچنين در پرده گوشهگيرى نمىماند و ميان خود و مردم پردهاى از خويشتن بزرگى و گروهگرايى نمىكشد.«قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ- بگو زيان كنندگان كسانى هستند كه در روز قيامت خود و خاندانشان را از دست بدهند. به هوش باشيد كه اين زيانى آشكار است.»آرى. انسان در آن روز همه چيز را زيان مىكند، خود را زيانمند مىبيند كه از هيچ چيز بهرهاى نمىبرد، و خاندانش را نيز زيان مىكند كه اگر مؤمن بودهاند در آن روز آنها را نمىبيند، و از شفاعتشان محروم مىماند، زيرا شفاعت سودى نمىرساند مگر به كسى رضايت خدا را فراهم آورده باشد، و اگر با او در دوزخ باشند بازهم آنها را همراه خود نمىيابد، چه هر يك از آنها را كارى است كه او را از ديگران باز مىدارد، و واى از اين خسارت و زيان بزرگ.