تفسیر هدایت جلد 11
لطفا منتظر باشید ...
از آن جا كه روند مطلب در آن جا در مقام نفى همتايان است حالت شريك آوردن آنها را بررسى كرده، در حالى كه در اين جا- چنان كه پيداست- ارزش ثروت را نفى مىكند و به بررسى و درمان خودپرستى و اين پندار باطل انسان مىپردازد كه نعمتهايى را كه به دست آورده بر اثر علم خود او بوده است.
اين آيه ما را به ياد سخن قارون مىاندازد:«إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي- آن گاه كه قومش به او گفتند: سرمست مباش، زيرا خدا سرمستان را دوست ندارد در آنچه خدايت ارزانى داشته، سراى آخرت را به جوى و بهره خويش را از دنيا فراموش مكن. و هم چنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين از پى فساد مرو كه خدا فساد كنندگان را دوست ندارد گفت: آنچه به من داده شده، در خور دانش من بوده است». «59»«بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ- اين آزمايشى باشد ولى بيشترشان نمىدانند.»چرا پروردگار ما نخست مىگويد «نعمة» كه صيغه مؤنث است كه ضمير مذكر را به كار برده سپس به صيغه مؤنث باز مىگردد؟شايد پاسخ اين باشد كه اصل در سياق عبارت به كار بردن صيغه مؤنث است و از آن جا در گفته خود: «أوتيته» از آن منصرف شده تا بيان كند كه چون خدا چيزى از «نعمة» را به آدمى ارزانى دارد انسان تصوّر مىكند كه بر تمام نعمت دست يافته است در حالى كه خدا جز چيزى كوچك و ساده از آن را بدو ارزانى نداشته (و شىء چيز مذكّر است) و آن گاه او به همين مقدار اندك به سركشى و طغيان
دست مىزند چه رسد به تمام نعمتها.