ترجمه منظوم
كنون اى پسرهاى من مىرويد
ز اخوان يوسف هم از بنيمين
نباشيد مأيوس هرگز شما
ز الطاف بىانتهاى خدا
سوى كشور مصر راهى شويد
بگرديد جويا در آن سرزمين
ز الطاف بىانتهاى خدا
ز الطاف بىانتهاى خدا
تدبر و تفكر
گفته شده "تحسس" به معناى طلب چيزى است به حس نظير كلمه "تجسس" و بعضى گفتهاند در همه جا معناى اين دو كلمه يكى است بنابراين اختلاف لفظ دارند نه اختلاف معنا و از نظر معنا متردافند بعضى گفتهاند تحسس به معناى گوش داده به گفتگوى مردم است و تجسس به معناى تعقيب و جستجو كردن عيب مردم است
از ابن عباس فرق ميان اين دو كلمه را پرسيدند گفت زياد از هم دور نيستند جز اينكه تحسس در خير است و تجسس در شر85
ره جو مقصود از كلمه "روح الله" چيست؟
رهنما به معناى نفس و يا نفس خوش است، كه هرجا استعمال شود كنايه از راحتى است وجه اين كنايه اين است كه شدت و بيچارگى و بسته شدن راه نجات در نظر انسان نوعى اختناق و خفگى تصور مىشود، همچنان كه در مقابل، نجات و فراخناى، فرج و پيروزى و عافيت، نوعى تنفس و راحتى به نظر مىرسد، لذا است كه مىگويند، خداوند اندوه را به فرج و گرفتارى را به نفس راحت مبدل مىسازد پس رَوحى كه منسوب به خداست همان فرج بعد از شدت است كه به اذن خدا و مشيت او صورت مىگيرد، به هر حال هركس كه ايمان بخدا دارد، لازم است به اين معنا معتقد باشد كه خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد و به هر چه اراده كند حكم مىكند، و هيچ صاحب ايمانى نبايد از روح خدا مأيوس و از رحمتش نااميد شود زيرا يأس از روح خدا و نوميدى از رحمتش در حقيقت محدود كردن قدرت او، كفر به احاطه وسعه رحمت اوست86 از اين رو است كه حضرت يعقوبع پس از ساليان سال فقدان يوسف و حال فقدان بنيامين و برادر بزرگشان باز نااميد نيست و از فرزندانش مىخواهد كه به تلاش خود در راستاى جستجو از يوسف و برادرانش بپردازند و از فرج الهى نوميد نيست، اين صفت مهمى است براى انسان كه هيچگاه ايستا نباشد بلكه هميشه پويا باشد
13مهربان و سريع الرضا
قالوا يا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا كنا خاطئين قال سوف استغفر لكم ربى انه هو الغفورالرحيم87ترجمه فرزندان يعقوب گفتند پدر از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بوديم يعقوب گفت بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مىطلبم، كه او آمرزنده و مهربان است
ترجمه منظوم
پدر را بگفتند خود يك صدا
كه رانديم در حق يوسف گناه
پدر گفت باشد نمايم طلب
همانا غفور است پروردگار
رحيم است بر بندگان كردگار
كه برما تو غفران طلب از خدا
بكرديم او را رها بىپناه
براى شما مغفرت را ز رب
رحيم است بر بندگان كردگار
رحيم است بر بندگان كردگار
تدبر و تفكر
درسى از فرزندان يعقوب
چه خوب است كه انسان هنگامى كه به اشتباه خود پى برد فوراً به فكر اصلاح و جبران بيفتد همانگونه كه فرزندان يعقوبع وقتى متوجه اشتباه خود شدند، دست به دامن پدر شدند و گفتند، پدرجان از خدا بخواه كه گناهان و خطاهاى ما را ببخشد، چرا كه ما گناهكار و خطاكار بوديم
نگاه پنجم يعقوب و فرزندان
1- گفتگوى يعقوب و يوسفع2- طرح توطئه
3- صحنه سازى
4- غمى از پس غم
5- توصيهاى پيشگيرانه براى حفظ جان فرزندان
6- تدبير يوسف
7- معجزه پيراهن يوسف
8- درك اشتباه و عذرخواهى
9- هجرت از كنعان به مصر
10- ادب يوسف در برابر پدر و مادر