25- پرهيز از ناداني‌ و جهل‌ - الگوهای‌ رفتاری پیامبر اعظم (ص) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

الگوهای‌ رفتاری پیامبر اعظم (ص) - نسخه متنی

محمد رضا طباطبائی نسب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خدا دوستي‌ كردن»

25- پرهيز از ناداني‌ و جهل‌

قال‌ رسول‌ اللهص

َ«لا فَقرَ‌ أَشَدُ‌ مِنَ‌ الجَهلِ، وَ‌ لا مالَ‌ أَ‌عوَدُ‌ مِنَ‌ العَقلِ‌ وَ‌ لا وَحدَة‌ َ‌أَوحَشُ‌ مِنَ‌ العُجبِ‌ وَ‌ لا حَسَبَ‌ كَحُسنِ‌ الخُلقِ‌ وَ‌ لا عِبادَةَ‌ مِثلُ‌ التَفَكُرِ»

«فقري‌ سخت‌تر از ناداني‌ نيست‌ و مالي‌ سودمندتراز خرد نيست‌ و هيچ‌ تنها ماندني‌ بدتر از خودپسندي‌ نيست‌ و هيچ‌ شرفي‌ مانند خوش‌ اخلاقي‌ نيست‌ و هيچ‌ عبادتي‌ همسنگ‌ تفكر نيست» َبر ناداني‌ تو همين‌ بس‌ كه‌ از هرچه‌ مي‌داني‌ پرده‌ برداري َ«نادان‌ سخاوتمند، نزد خداوند بهتر از داناي‌ بخيل‌ است»

َ«شفاي‌ ناداني‌ در پرسيدن‌ است»

َ«كاري‌ كه‌ از روي‌ علم‌ انجام‌ شود، كمش‌ هم‌ زياد است‌ و كار بزرگي‌ كه‌ از روي‌ ناداني‌ صورت‌ بپذيرد، كم‌ است»

َ«دو مستي‌ هست‌ كه‌ هوش‌ را از سرتان‌ مي‌پراند؛ مستي‌ عياشي‌ و مستي‌ ناداني»

26- توجه‌ ويژه‌ به‌ جوانان‌

قال‌ رسول‌ اللهص َ

«بهترين‌ جوانان‌ شما كسي‌ است‌ كه‌ رفتارش‌ مثل‌ پيرها باشد و بدترين‌ پيرهاي‌ شما كسي‌ است‌ كه‌ رفتارش‌ مثل‌ جوان‌ها باشد»

َ«خداوند متعال‌ نزد فرشتگان‌ به‌ جواني‌ كه‌ عبادت‌ مي‌كند مباهات‌ مي‌كند و مي‌فرمايد بندة‌ مرا بنگريد كه‌ به‌ خاطر من‌ از خواسته‌ هايش‌ دست‌ كشيده‌ است»

َ«پروردگار، جواني‌ را كه‌ جواني‌ نكند، دوست‌ دارد»155 َ«نزد خداوند، جوان‌ سخاوتمند خوش‌ اخلاق‌ بهتر است‌ از پير عابد بخيل‌ بد خو»

َ«بادِر‌ بِأَربَعِ؛ شَبابِكَ‌ قَبلَ‌ هَرَمِكَ، صِحَتِكَ‌ قَبلَ‌ سُقمِكَ، غِناكَ‌ قَبلَ‌ فَقرِكَ‌ حَياتِكَ‌ قَبلَ‌ مَوتِكَ» «چهار چيز را غنيمت‌ بشمار؛ جواني‌ را پيش‌ از پيري، سلامتي‌ را قبل‌ از بيماري، توانگري‌ را پيش‌ از تنگدستي‌ و زندگي‌ را پيش‌ از مرگ»

27- مراقبت‌ از آلوده‌ شدن‌ چشم‌ به‌ حرام‌

قال‌ رسول‌ اللهص

َ«خداوند متعال‌ شش‌ كس‌ را به‌ زير ساية‌ عرش‌ خود مي‌برد، در آن‌ هنگام‌ كه‌ هيچ‌ سايه‌اي‌ جُز ساية‌ عرش‌ وجود ندارد رَجُلٌ‌ قَلبُهُ‌ مُعَلَقٌ‌ بِالمَساجِدِ، رَجُلٌ‌ دَ‌عَتهُ‌ اِمرَ‌أَةٌ‌ ذ‌اتَ‌ مَنصَبٍ‌ فَقالَ‌ أني‌ أَخافُ‌ اللهَ، رَجُ‌لانِ‌ تَحَبا فِي‌ اللهِ، رَجُلٌ‌ غَضَ‌ عَينَهُ‌ عَن‌ مَحارِمِ‌ الله، عَينٌ‌ حَرسَت‌ في‌ سَبيلِ‌ اللهِ، عَينٌ‌ بَكَت‌ مِن‌ خَشيَةِ‌ اللهِ

مردي‌ كه‌ دل‌ بستة‌ مسجد هاست، مردي‌ كه‌ زن‌ صاحب‌ منصبي‌ از او كار زشتي‌ مي‌خواهد و او مي‌گويد كه‌ من‌ از خدا مي‌ترسم، مرداني‌ كه‌ براي‌ خدا دوستي‌ مي‌كنند، مرداني‌ كه‌ از حرام‌ خدا چشم‌ مي‌بندند، چشمي‌ كه‌ براي‌ خدا پاسداري‌ مي‌كند و چشمي‌ كه‌ از بيم‌ خدا اشك‌ مي‌ريزد» َ«هر مسلماني‌ كه‌ يكبار به‌ زني‌ نگاه‌ كند و آنگاه‌ از او چشم‌ بردارد و نگاه‌ نكند، خداوند متعال‌ با عباداتي‌ مأنوسش‌ مي‌كند كه‌ لذتش‌

/ 41