اگـر لعـان بـا شـروط مـقرّر و به طور صحيح ، انجام پذيرد و حاكم شرع به صحّت آن حكم دهد، آثار ذيل را به دنبال خواهد داشت :1 ـ به هم خوردن عقد نكاح و جدايى بين زن و شوهر (بدون طلاق) ؛ 2 ـ حـرمـت ابـدى ، يـعـنـى : آن زن و مـرد هـيـچ گـاه بـه يـكـديـگـر حلال نمى شوند، حتى با عقد مجدّد.اين دو اثر در هر (لعان) ـ چه در قذف باشد و چه در نفى ولد ـ وجوددارد.3 ـ در لعـان ، بـراى قـذف ، حدّ قذف از مرد و حدّ زنا از زن ساقط مى گردد. پس اگر مرد به دنـبـال قـذف ، لعـان كرد، ولى زن از لعان خوددارى نمود، مرد از حدّ قذف نجات مى يابد و به زن حـدّ زنـا زده مـى شـود؛ زيـرا لعـان مـرد بـه مـنـزله چـهـار شـاهـد عادل است .4 ـ در لعـان بـراى نـفـى ولد، نـسـبـت بـيـن آن بـچـه و مـرد و خويشاوندان او قطع مى شود و از هـمـديـگـر ارث نـمـى بـرند، ولى نسبت ميان بچه ومادرش و خويشاوندان او قطع نمى شود و از همديگر ارث مى برند.(176)
كتاب العتق
(عتق) به معناى آزاد كردن بردگان است .
موجبات آزادى
فقها در اين كتاب ، موجبات آزادى بردگان را مورد بحث و بررسى قرار داده و آن را درچهار چيز خلاصه كرده اند:1 ـ مباشرت : منظور اين است كه مالك براى اداى كفّاره يا براى رضاى خدا، برده اى را آزاد مى كند.2 ـ سـرايـت : اگـر بـرده اى يـك قسمت از او آزاد شد، همين آزادى جزئى به كلّ او سرايت مى كند؛ به اين ترتيب كه قيمت بقيه آن را نيز كسى يا خودش مى پردازد و آزاد مى شود.3 ـ مـلك : مـنـظـور ايـن اسـت كه اگر برده اى را پدر يا مادر يا جدّ و جدّه ـ هر چه بالا رود ـ و يا يـكـى از فـرزنـدان و فـرزنـد زادگـان ـ هـر چـه پـايين رود ـ مالك شود، به خودى خود آزاد مى گردد.4 ـ عـوارض : اگـر بـرده اى بـه بـرخـى از عـوارض مثل كورى يا جذام مبتلا شود، خود به خود آزاد مى گردد.(177) بـا هـمين روش صحيحى كه دين مقدس اسلام براى از بين بردن برده دارى به كار گرفت ، در نهايت ، منجر به