كتاب العتق - آشنایی با ابواب فقه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ابواب فقه - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

، نوعى مباهله است براى دفع حد يا نفى ولد(فرزند)(173).

اگـر كـسـى مـسـلمـانـى را مـتـّهـم بـه فـحشا كند، ولى شاهد نداشته باشد، بر متّهم كننده هشتاد ضربه شلاّق به عنوان حدّ (قذف)  زده مى شود.(174) اگـر مـردى هـمسر خود را متهم به فحشا كند يا كودكى را كه از همسرش متولّد شده فرزند خود نـداند، ولى زن ادعاى شوهر را تكذيب و انكار نمايد، بايد نزد حاكم شرع بروند و در حضور او، (لعان) كنند.

كيفيت لعان به اين ترتيب است :

1 ـ هر دو در حضور حاكم شرع ، به حالت قيام مى ايستند.

2 ـ مـرد پـس از تـكرار ادعاى خود، چهار بار مى گويد: (اُشْهِدُ بِاللّهِ اَنّى لَمِنَ الصّادِقينَ فيما قـُلتُ)؛ يـعـنـى : خـدا را گـواه مـى گيرم كه در ادعاى خود (نسبت به زنا يا نفى ولد) صادق و راستگو هستم .

3 ـ سـپـس يـك بـار مـى گويد: (لَعْنَةُ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ كُنْتَ مِنَ الْكاذِبينَ)؛ يعنى : اگر در ادعاى خود دروغگو باشم ، لعنت خدا بر من باد.

4 ـ اگـر زن ادعـاى مـرد را قـبـول نـداشـتـه باشد، چهار بار مى گويد: (اُشْهِدُ بِاللّهِ اَنّهُ لَمِنَ الكاذِبينَ فى مَقالَتِهِ)؛ يعنى : خدا را گواه مى گيرم كه او (شوهر) در ادعاى خود دروغگواست .

5 ـ آن گـاه مـى گـويـد: (اِنَّ غـَضَبَ اللّهِ عَلَىَّ اِنْ كانَ مِنَ الصّادِقينَ)؛ يعنى : اگر او در ادعاى خود راستگو باشد، خشم خدا بر من باشد.(175)

آثار لعان

اگـر لعـان بـا شـروط مـقرّر و به طور صحيح ، انجام پذيرد و حاكم شرع به صحّت آن حكم دهد، آثار ذيل را به دنبال خواهد داشت :

1 ـ به هم خوردن عقد نكاح و جدايى بين زن و شوهر (بدون طلاق) ؛ 2 ـ حـرمـت ابـدى ، يـعـنـى : آن زن و مـرد هـيـچ گـاه بـه يـكـديـگـر حلال نمى شوند، حتى با عقد مجدّد.

اين دو اثر در هر (لعان) ـ چه در قذف باشد و چه در نفى ولد ـ وجوددارد.

3 ـ در لعـان ، بـراى قـذف ، حدّ قذف از مرد و حدّ زنا از زن ساقط مى گردد. پس اگر مرد به دنـبـال قـذف ، لعـان كرد، ولى زن از لعان خوددارى نمود، مرد از حدّ قذف نجات مى يابد و به زن حـدّ زنـا زده مـى شـود؛ زيـرا لعـان مـرد بـه مـنـزله چـهـار شـاهـد عادل است .

4 ـ در لعـان بـراى نـفـى ولد، نـسـبـت بـيـن آن بـچـه و مـرد و خويشاوندان او قطع مى شود و از هـمـديـگـر ارث نـمـى بـرند، ولى نسبت ميان بچه ومادرش و خويشاوندان او قطع نمى شود و از همديگر ارث مى برند.(176)

كتاب العتق

(عتق) به معناى آزاد كردن بردگان است .

موجبات آزادى

فقها در اين كتاب ، موجبات آزادى بردگان را مورد بحث و بررسى قرار داده و آن را درچهار چيز خلاصه كرده اند:

1 ـ مباشرت : منظور اين است كه مالك براى اداى كفّاره يا براى رضاى خدا، برده اى را آزاد مى كند.

2 ـ سـرايـت : اگـر بـرده اى يـك قسمت از او آزاد شد، همين آزادى جزئى به كلّ او سرايت مى كند؛ به اين ترتيب كه قيمت بقيه آن را نيز كسى يا خودش مى پردازد و آزاد مى شود.

3 ـ مـلك : مـنـظـور ايـن اسـت كه اگر برده اى را پدر يا مادر يا جدّ و جدّه ـ هر چه بالا رود ـ و يا يـكـى از فـرزنـدان و فـرزنـد زادگـان ـ هـر چـه پـايين رود ـ مالك شود، به خودى خود آزاد مى گردد.

4 ـ عـوارض : اگـر بـرده اى بـه بـرخـى از عـوارض مثل كورى يا جذام مبتلا شود، خود به خود آزاد مى گردد.(177) بـا هـمين روش صحيحى كه دين مقدس اسلام براى از بين بردن برده دارى به كار گرفت ، در نهايت ، منجر به

/ 58