(جعاله) شباهت بسيارى با اجاره (اجير كردن كسى براى انجام كارى) دارد، ولى تفاوت هايى نيز با آن دارد كه به شرح ذيل است :1 ـ اجاره از (عقود) است ، ولى جعاله از (ايقاعات) مى باشد. 2 ـ در اجـاره ، (اجـيـر) بـايـد مـعـيـّن بـاشـد، ولى در جـعـاله ، مـمـكـن اسـت (عامل) غير معيّن هم باشد.3 ـ در اجـاره ، پس از اجراى صيغه ، اجير، مالك مزد و اجير گيرنده ، مالك كار او مى شود، ولى درجـعـاله تـا وقـتـى كـه عـامـل كـار را تـمـام نـكـرده اسـت ، جاعل به او بدهكار نمى شود.4 ـ در اجـاره ، بـايـد مـقـدار كار اجير مشخص و معلوم باشد، ولى در جعاله ، اگر نوع كار معلوم باشد مجهول بودن جزئيات آن اشكالى ندارد.5 ـ اجاره ، عقد لازم است و هيچ كدام از طرفين بدون رضايت طرف ديگر، نمى تواند آن را برهم بزند، ولى در جعاله ، هر كدام از طرفين مى توانند آن را بر هم بزنند، اگر چه پس از شروع بـه كـار بـاشـد. در صـورتـى كـه پـس از شـروع بـه كـار عـامـل ، جـاعـل ، آن را بـر هـم بـزنـد، بـايـد مـزد مـقـدار كـارى را كـه انـجـام داده اسـت بـه او بدهند.(185)
كتاب الا يمان
(أ يمان) (به فتح الف) جمع (يمين) به معناى سوگند و قسم است و سه نوع مى باشد:1ـ سـوگـنـدى كـه بـراى تـاءكـيـد و تـحـقـيـق خـبـر دادن بـه وقـوع چـيـزى در گـذشـتـه يـا حال يا آينده ادا مى شود؛ 2ـ سـوگـنـد (مـنـاشـده) كـه طـلب و سـؤ ال بـا آن مـقـرون اسـت و مـنـظـور از آن تـحـريـك مسؤ ول بـر بـرآوردن مقصود سائل است ؛ مانند قول سائل : (از تو مى خواهم به خدا كه فلان كار را انجام بدهى .) 3ـ سوگند (عقد) كه به دليل تاءكيد و تحقيق آنچه بر آن بنا گذاشته شده ، به آن التزام پـيـدا شـده اسـت ؛ از قـبـيـل انـجـام كـارى يـا تـرك آن در آيـنـده ؛ مثل اين كه بگويد: (قسم به خدا كه حتماً روزه مى گيرم : يا (مصرف دخانيات را ترك مى كنم) در مـيـان ايـن سـه نـوع سـوگـنـد، بـدون تـرديـد، قـسـم اول مـنـعـقـد نـمى شود و چيزى هم برآن مترتّب نيست ، غير از گناه در جايى كه خبر دادنش دروغ عـمـدى بـاشـد. نـوع دوم نـيز منعقد نمى شود و چيزى از گناه يا كفّاره بر آن بار نمى شود. اما نوع سوم همان است كه با اجتماع شروط، منعقد مى شود و اطاعت و وفاى آن واجب و بر مخالفت با آن حرام مى باشد مخالفت آن كفّاره مترتّب مى شود.(186)
كتاب النّذر
(نـذر) در لغـت ، بـه مـعناى وعده دادن به خير و يا شرّ است و در اصطلاح فقهى ، نوعى تعهّد شـرعـى بـراى انـجـام يـا تـرك كـارى مـى بـاشد.(187) نذر به نيّت صِرف منعقد نمى گـردد، بـلكـه در تـحـقـق ، نـيـاز بـه صـيـغـه مـخـصـوصـى دارد؛ مثل اين كه بگويد: (لِلّهِ عَلَّى اَنْ اَصُومَ اَوْ اَنْ اَتْرُكَ شُرْبَ الْخَمْرِ)(188)