كتاب القضاء - آشنایی با ابواب فقه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ابواب فقه - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

موانع ارث

در برخى موارد، بعضى از ورّاث در اثر برخى عوارض ، از ارث محروم مى شوند.از آن عوارض ، در فقه به عنوان (موانع ارث)  نام برده مى شود كه عبارت است از:

1 ـ كفر؛ هيچ كافرى حق ندارد از مسلمان ارث ببرد، چه كافر اصلى باشد و چه مرتدّ.

2 ـ قـتـل ؛ قـاتـل از مـال مقتول ارث نمى برد، مگر در خطاى محض ، ولى از ديه آن ارث نمى برد.

3 ـ رقّيّت ؛ برده از مال فرد آزاد ارث نمى برد.

4 ـ تولّد از زنا، بين فرزندى كه از زنا متولد شده و پدر و مادرش ، (توارث)  وجود ندارد؛ يعنى : از همديگر ارث نمى برند.

5 ـ لعـان ؛ كـودكـى كـه در مورد آن لعان شده است با پدر و خويشاوندان او (توارث) ندارد، ولى با مادر و خويشاوندان او (توارث) دارد.(225)

كتاب القضاء

(قضا) معانى گوناگون دارد؛ در اين جا، به معناى قضاوت و داورى كردن براى رفع نزاع و خصومت از ميان مردم است .(226) مـنـصـب قـضـاوت از مـنـاصـب بـسـيـار شـريـف و مـهـمـّى اسـت كـه از طـرف خـداى مـتـعـال به پيامبر(ص) و از طرف ايشان ، به امام معصوم (ع) و از ناحيه آنان ، به فقيه جامع الشرائط اعطا شده است .(227) ايـن مـنـصب شريف به موازات شرافتش ، بسيار حسّاس و خطرناك هم هست و در روايات بسيارى ، بـا بـيـانـات گـونـاگـون حـسـّاسـيـت آن بـازگـو شـده اسـت . در روايتى از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه مى فرمايند:

(لِسـانُ الْقـاضـى بـَيـْنَ جـَمْرَتَيْنِ مِنْ نارٍ، حَتّى يَقْضِىَ بَيْنَ النّاسِ؛ فَاِمّا اِلَى الْجَنَّةِ وَ اِمّا اِلَى النّارِ)(228) زبـان قـاضـى در مـيـان دو پـاره آتـش قرار دارد تا وقتى كه بين مردم قضاوت كند؛ (وقتى كه قضاوت كرد معلوم مى شود كه) به سوى بهشت مى رود يا به سوى آتش ‍ دوزخ .

اركان قضاوت

در تـشـكيل دادگاه و قوام قضاوت ،چند چيز نقش اساسى دارد كه بدون آن ها، قضاوت انجام نمى گيرد. آن ها عبارتند از:

1ـ قاضى : كسى كه قضاوت و داورى كند و حكم صادر نمايد.

2ـ مدّعى : كسى كه حقى را از ديگرى مطالبه مى كند و عليه او اقامه دعوا مى نمايد.

3ـ مـدّعـى عـليـه : كسى كه عليه او اقامه دعوا مى گردد و حقى از او خواسته مى شود كه گاهى به عنوان (منكر) ناميده مى شود.

4ـ مدّعى به : چيزى كه در مورد آن اقامه دعوا مى شود.

ويژگى هاى قاضى

ايـن ويـژگـى هـا عـبـارت اسـت از: بـلوغ ، عـقـل ، عـدالت ، اجـتـهـاد مـطـلق ، مـرد بـودن ، حـلال زادگـى ، اعـلميّت نسبت به علماى شهرى كه در آن قضاوت مى كند (بنابر احتياط واجب) و داشتن حافظه متعارف (بنابر احتياط واجب) .(229) در حـال حاضر، به دليل ضرورت و فقدان قاضى جامع الشرائط در ديدگاه فقهى امام خمينى (ره) قـضـاوت افـرادى كـه از شرط اجتهاد مطلق برخوردار نيستند جايز است و به قضاتى كه ولىّ فقيه به آن ها اجازه قضاوت داده است در اصطلاح ، (قضات ماءذون)  مى گويند.

شهيد مطهرى (ره) درباره صفات قاضى مى نويسند:

در اسـلام ، هـمـان انـدازه كـه دربـاره شـخـصيت علمى قاضى دقّت زياد شده ، كه بايد در حقوق اسـلامـى صـاحـب نـظـر و مـجـتـهـد مـسـلّم باشد، درباره صلاحيت اخلاقى او (نيز) نهايت اهتمام به عـمـل آمـده اسـت . قـاضـى بـايـد مـبـرّا از هـرگـونـه گـنـاه بـاشـد ـ و لو گناهى كه مستقيما" با مـسـائل قـضـايـى سـر و كـار نـدارد ـ قـاضـى بـه هيچ وجه حق ندارد ازمتخاصمين اجرت بگيرد، بـودجـه قـاضى بايد به طور وافر از بيت المال مسلمين تاءديه شود، مسند قضا آن قدر محترم است كه طرفين دعوا هر

/ 58