كتاب الصّيد و الذَّباحه - آشنایی با ابواب فقه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ابواب فقه - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انواع نذر

1ـ نـذر شـكـر: آن اسـت كـه مـتـعـلّق نـذر را مـشـروط بـه روا شـدن حـاجتى كند؛ مثلاً بگويد:اگر بيماريم خوب شود، زيارت كعبه براى خدا بر عهده من است .

2ـ نـذر زجر: آن است كه متعلّق نذر را مشروط به ارتكاب گناه يا ترك واجب و يا مستحبى كند و بـگـويـد:

(اگر غيبت كردم ، براى خدا يك روز روزه خواهم گرفت)  يا بگويد (اگر يك بار سيگار بكشم ، بر من لازم است ، هزار تومان صدقه بدهم .) 3ـ نـذر مـطـلق و بـدون شـرط: آن اسـت كـه مـتـعـلّق نـذر را بـه چـيزى مشروط نكند؛ مثلاً بگويد:

(براى خدا بر عهده من است كه نماز شب بخوانم) .

مـتـعـلّق نـذر ـ يـعـنـى : كارى را كه انسان نذر مى كند ـ بايد انجام آن براى او مقدور و ممكن و از نظر شرع مقدس اسلام نيز مطلوب باشد؛ مثل انجام واجب و مستحب يا ترك حرام و مكروه و يا انجام كـار مـبـاحـى كـه از جـهـتـى رجـحـان داشـتـه بـاشـد و نـذر كـنـنـده نـيـز همان جهت رجحان را قصد كند.(189) اگـر كـسى از روى عمد و اختيار، به نذر خود عمل نكند گناه كرده است و بايد كفّاره بدهد. كفّاره نـذر عـبـارت اسـت از: اطـعـام شـصـت فـقـيـر يـا دو مـاه روزه گـرفـتـن و يـا يـك بـنـده آزاد كـردن .(190) محقّق حلّى (ره) و فقهاى ديگر در ذيل (كتاب النذر) مبحث (عهد) را نيز مورد بررسى اجمالى قرار داده اند:

احـكـام (عـهد) نيز مثل (نذر) است و تنها با نيّت منعقد نمى گردد، بلكه نياز به صيغه دارد؛ مـانـنـد (عـاهَدْتُاللّهَ) يا (عَلَىَّ عَهْدُ اللّهِ) و به صورت مطلق يا معلّق بر شرط نيز واقع مى شـود. پـس اگـر كسى به صورت مشروط يا مطلق با خدا عهد كند كه كار خيرى را انجام دهد يا كـار نـاپـسـنـدى را تـرك نـمـايـد، واجـب مـى شـود كـه بـه (عـهـد) خـود وفـا كـنـد و اگـر عمل نكند، گناه كرده و كفاره آن نيز مثل كفّاره نذر است .(191) استاد مطهرى (ره) پس از اشاره كوتاهى به (اءيمان) و (نذور) مى نويسند:

فلسفه لزوم عمل به سوگند و وفاى به نذر اين است كه اين هر دو، نوعى پيمان با خدا است . هـمان طور كه پيمان با بندگان خدا بايد محترم شمرده شود؛ (اَوْفوُا بِالْعُقوُدِ)(192) پـيـمان با خدا نيز بايد محترم شمرده شود. معمولاً افرادى سوگند مى خورند و يا نذر مى كنند كـه بـه اراده خود، اعتماد ندارند؛ از راه سوگند يا نذر، براى خود اجبار به وجود مى آورند تا تـدريجا" عادت كنند و تنبلى از آن ها دور شود. اما افراد قوى الاراده هرگز از اين طرق ، براى خـود اجـبـار بـه وجـود نـمى آورند، براى آن ها تصميمشان فوق العاده محترم است ؛ همين كه اراده كردند و تصميم گرفتند، بدون هيچ اجبار خارجى ، به مرحله اجرا در مى آورند.(193)

احكام

قـسـم چهارم از اقسام چهارگانه ابواب فقه (در تقسيم بندى محقّق حلّى) (احكام)  است . منظور از احكام در اين جا، چيزهايى است كه نه عبادت است و نه نيازى به صيغه ـ اعم از دو جانبه و يك جـانـبـه ـ دارد، بـلكه حكم خدا در اين موارد، بدون نياز به اجراى صيغه جريان مى يابد و آن ها عبارتند از:

كتاب الصّيد و الذَّباحه

در اين باب ، دو مبحث وجود دارد: يكى شكار حيوانات وحشى و ديگرى سر بريدن حيوانات اهلى و غير اهلى كه هر كدام را جداگانه معرفى مى نماييم :

الف ـ شكار كردن

حـيـوان حـلال گـوشـت وحـشـى مانند آهو، بزكوهى و كبك را اگر به وسيله سلاح يا سگ شكارى شـكـار كـنـنـد، در صـورتـى كـه بـا شـروط مـقـرّر انـجـام شـده بـاشـد، پـاك و حلال است و اگر يكى از شروط آن ناقص باشد حرام است ، مگر اين كه حيوان را زنده بگيرند و سرش را ببرند.

شـكـار مـاهـى عـبـارت اسـت از : زنده گرفتن آن از آب و در صورتى كه (فلس)  داشته باشد حلال است و شرط ديگرى در آن معتبر نيست .(194)

/ 58