خـَبـال چـيـسـت ؟ فـرمـود: چـرك و خـونـى كـه از دامـن زنـان هـرزه و تـبـهـكـار بـيـرون مـى آيد! 71
5 ـ عيب جويى
عـيـب جـويـى ، آن است كه انسان در پى كشف و افشاى عيب ديگران برآيد، نقاط ضعف مردم را به دسـت آورده، بـزرگ كـنـد و بـه رخ آنـان بـكـشـد. اسـلام بـراى آبـروى افـراد ارزش بـسـيار قـائل شده و
كسانى را كه عيبجو هستند و سبب هتك آبروى ديگران مى شوند به شدت مورد مذمّت قرار داده است . پيامبر
اكرم (ص ) فرمود:(مَنْ اَذاعَ فاحِشَةً كانَ كَمُبْتَدِئِها وَ مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَىْءٍ لَمْ يَمُتْ حَتّى
يَرْتَكِبَهُ) 72
هـر كـس عـمل ناشايست كسى را ظاهر و شايع كند، مثل آن است كه خود انجام داده باشد و هر كه مؤ منى را به
عيبى سرزنش كند، نميرد تا خود، گرفتار آن شود.
6 ـ سخن چينى
سـخن چينى ، يعنى نقل خبر همراه با بدگويى و دروغ پردازى . از جمله كارهايى كه پيوندهاى جـامـعهانسانى را از هم مى گسلد و فتنه بر پا مى كند، (نمّامى ) يا (سخن چينى ) است . اين صفت زشت ، هم از نظر عقل
، ناپسند است و هم ، اسلام آن را نكوهش كرده و هم طينت انسان هاى پاك آن را نمى پسندد.(تـفـرقه افكنى ) مهم ترين نتيجه (سخن چينى ) است . بيشتر جاهايى كه آتش تفرقه شعله ور اسـت و زبانه هاى
آن ، قربانيان زيادى مى گيرد و خانواده هاى بسيارى را متلاشى مى كند، آتـشـگـيره آن ، زبان سخن چين و
هيزم آن ، سخنانى است كه بر زبان جارى مى كند. امير مؤ منان (ع ) مى فرمايد:(شـِرارُكـُمُ الْمـَشـّاؤُونَ بـِالــنَّمـيـمـَةِ الْمـُفـَرِّقـُونَ بـَيـْنَ
الاَْحـِبَّةِ الْمـُبـْتـَغـُونَ لِلْبـُرَاءِ الْمَعايِبَ) 73
بدترين شما سخن چينانند كه ميان دوستان جدايى مى افكنند و آماده عيب تراشى از پاكانند.
راه هاى كنترل زبان
نـگـهـدارى زبـان از آفـات و بـهـره گـيـرى از آن در جـهـت خـيـر و صـلاح از نـشـانـه هـاى كـمـالايـمـان و عـقـل انـسـان اسـت . بـرخـى از مـهـمـتـريـن راه هـاى كنترل زبان عبارت است از:
ياد خدا و قيامت
اساسى ترين مانع انسان در ارتكاب هر گناهى توجه به خدا و قيامت است . در هنگام سخن گفتن بـايـد تـوجـهداشت كه گفتار انسان توسط ماءموران مراقب ، ثبت و ضبط مى شود و در فرداى قيامت بايد جوابگوى آنها
باشد.تـوجـه بـه ايـن حـقيقت مى تواند به مقدار زيادى زبان را مهار كرده ، از گفتارهاى ناپسند باز دارد.رسول خدا(ص ) مى فرمايد:(اِنَّ اللّهَ عِنْدَ لِسانِ كُلِّ قائِلٍ فَلْيَتَّقِ اللّهَ امْرَءٌ عَلى ما يَقُولُ) 74
خـداونـد در هـنـگـام سخن گفتن هر گوينده اى حاضر است . پس هر كس بايد در گفتار خود، تقوا پيشه كند.
انديشه قبل از گفتار
قـبـل از شـروع بـه سـخـن گـفـتـن لازم اسـت انـسـان در مـورد فـايـده ، ضـرر و تـاءثـيـر گفتارخـودبـيـنـديشد و اگر نمى داند حرفى كه مى خواهد بگويد حقيقت دارد يا نه و يا مى داند دروغ اسـت ،
نـگـويـد و از آفـات زبـان بـه وسيله انديشه دورى گزيند تا از عواقب سوء آن در امان باشد.حضرت على (ع ) مى فرمايد:بـه خدا سوگند، باور نمى كنم بنده اى كه زبانش را حفظ نمى كند، تقوايى سودمند به دست آورد. زبـان مـؤ
مـن پـشـت قـلب او و قلب و عقل منافق پشت زبانش قرار دارد؛ يعنى ، مؤ من هر گاه بخواهد سخن بگويد،
نخست مى انديشد؛ اگر نيك بود اظهار مى كند و چنانچه ناپسند و بد بود پـنهانش مى دارد. ولى شخص منافق
آنچه بر زبانش آمد مى گويد و پيش از آن نمى انديشد كه كدام به سود و كدام به زيان اوست ؟ 75