1 ـ ركـن ديـن است
پرداخت حقوق مردم ، با تديّن ، رابطه اى مستقيم دارد، مؤ من حتماً بايد حقوق مـردمرا مـراعـات كـند، در غير اين صورت يا ايمانش دروغين است و يا در حدّ پايين قرار دارد؛ امام صادق (ع )
در اين باره مى فرمايد:(اَلُْمـحـَمَّدِيَّةُ السَّمـْحـَةُ اِقـامُ الصَّلاةِ وَ ايـتاءُ الزَّكاةِ وَ صِيامُ شَهْرِ
رَمَضانَ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَالطّاعَةُ لِلاِْمامِ وَ اَداءُ حُقُوقِ الْمُؤْمِنِ...) 106
ديـن آسـان مـحـمـّدى ، عـبارت است از: بر پا داشتن نماز، دادن زكات ، روزه ماه رمضان ، حجّ خانه خدا،
اطاعت از امام و اداى حقوق مؤ من .
2 ـ زمـيـنه ساز حقّ اللّه است
مراعات حقوق مردم ، انسان را براى اداى حقوق الهى مهيا مى سازد،چنانكه امير مؤ منان (ع ) مى فرمايد:(جـَعـَلَ اللّهُ سـُبـْحانَهُ حُقُوقَ عِبادِهِ مُقَدِّمَةً لِحُقُوقِهِ؛ فَمَنْ قامَ
بِحُقُوقِ عِبادِاللّهِ كانَ ذلِكَ مُؤَدِّياً اِلَى الْقِيامِ بِحُقُوقِ اللّهِ) 107
خداوند سبحان ، (اداى ) حقوق بندگانش را زمينه ساز (اداى ) حقوق خويش ، قرار داده است ؛ هركس به [رعايت ]
حقوق بندگان خدا قيام كند، چنين كارى به رعايت حقوق الهى منجر مى گردد.
3 ـ برترين عبادت است
پيشواى ششم مى فرمايد:(ما عُبِدَ اللّهُ بِشَىْءٍ اَفْضَلَ مِنْ اَداءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ) 108خداوند، با چيزى برتر از اداى حق مؤ من ، پرستش نشده است .
4 ـ ثمره اخلاص و توحيد است
همان حضرت مى فرمايد:(اِنَّ اللّهَ... شَدَّ بِالاِْخْلاصِ وَالتَّوْحيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمينَ) 109خداوند به سبب اخلاص و توحيد، حقوق مسلمانان را محكم كرده است .
5 ـ يـكـى از درجـات تـوبه است
امير مؤ منان (ع ) براى توبه واقعى شش مرتبه ذكر مى كند كه يك مرتبه آنپرداخت حقوق مردم است . 110
6 ـ سـبب ورود به بهشت است
اداى حقوق يكى از اسباب ورود مؤ من به بهشت است و هر چه حقوق مـردم رابـهـتـر ادا كـنـد از رفـعـت مـقـام و درجـات بـالاتـرى بـرخـوردار خـواهـد بـود. رسول اكرم (ص ) مى
فرمايد:(... فـَاَيُّهـُمْ كـانَ اَشَدَّ لِلشّيعَةِ حُبّاً وَ لِحُقُوقِ اِخْوانِهِمُ الْمُؤْمِنينَ
اَشَدَّ قَضاءً كانَتْ دَرَجاتُهُ فِى الْجِنانِ اَعْلى ...) 111
هـر يـك از مـؤ مـنـان ، كه بيشتر به شيعيان عشق بورزد و حقوق برادران مؤ منش را بهتر ادا كند، درجاتش
در بهشت ، بالاتر خواهد بود.
گستره حقوق ديگران
كـمـتـر روزى بـر انـسـان مـى گـذرد كه در آن با حقوق ديگران ، سر و كار نداشته باشد. اين ديگران ،ممكن است ، همسر، والدين و فرزندان ، خويشان و همسايگان ، يا همكيشان و همنوعان و يا امام ، رهبر،
معلّم و... باشند كه هر گروه به نوعى در تكوين شخصيت انسان ، تغذيه ، تربيت ، تـعـالى روح ، رفـع
مـشـكـلات ، سـلامـت و حـفاظت ، رهيافت به زندگى سالم و سعادت او نقش حياتى داشته و دارند و هر يك از
اين رهگذر، بر انسان ذى حق هستند و استحقاق آنان ، او را موظّف مى كند كه زحمات آنان را قدر بداند و در
حد توان خويش ، آن را ادا نمايد.از سوى ديگر، عقل و قانون خدا حكم مى كند كه بسيجى ، حرمت و حدود تمام كسانى را كه با وى سـر و كـار
دارنـد مراعات كند و هرگز به حريم ديگران تجاوز ننمايد، اين دستور مهمّ اسلامى حـتـى در مـسـائل
بظاهر ساده اى چون رعايت نوبت ديگران در صف اتوبوس ، نماز جماعت ، هنگام رانندگى ، حريم خانه و مزرعه
و مانند آن ، كاربرد دارد تا چه رسد به حقوق بيشمارى كه در مـورد جـان ، مـال و نـامـوس مـردم ،
اشـغـال پـسـت هـاى حـسـاس اجـتـمـاعـى ، هـزيـنـه بـيـت المـال ، مـوضـعگيرى سياسى و غيره پديد مى
آيد و حدّ و مرز هر يك در جاى خويش معين گشته و لازم الاجرا است .بـنابراين انسان بايد در مرحله اول ، حقوق افراد و جامعه را بشناسد و سپس به اداى آنها اقدام