انه الحق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كه ثمر خلاصه شجر و كلمه موجز و مختصر شجره مفصل بالقوه است نطفه انسانى نيز نسبت به شجره كون اينچنين است اين آخرين مرحله سير نزولى صورت جميع موجودات است كه در عين حال اولين مرتبه و مرحله صعودى و عروجى كمالات انسانى است كه كم كم به اعداد معدات و فيض فياض على الاطلاق مظهر تام علم آدم الاسماء كلها و سلطان عالم ارضى و خليفه الله مى گردد . به مثل نطفه انسانى كه زبده عالم و صفوت و لباب و خلاصه آنست آن چنانكه از ماست در مشك به زدن مشك زبده آن گرفته مى شود عالم همچو مشكى است كه از جنب و جوش و حركات حيرت آور آن زبده اى به نام نطفه انسانى حاصل مى شود كه آخر همه آنها و عصاره همه آنها است و در وى قواى عالم جمع است . همين نطفه آدمى كه در آخرين مرحله تنزل وجودى قرار گرفته است در اولين مرحله قوس صعودى است كه مشترك بين دو قوس نزول و صعود است يدبر الامر من السماء الى الارض ثم يعرج اليه . گاه گاهى كه در طى تحول اطوار و تقلب حالات و تنوع او قائم نسائم نفحات رياض قدس از نشئات جان فزاى عالم انس مشام جان را معطر مى سازد لطائفى در كسوت الفاظ مكتسى مى گردد كه زمره اى از آنها به حليت تسميت الهى نامه متحلى گرديده است و طايفه اى از آنها به سمت نكات متسم . در الهى نامه آمده است :الهى چه شگفتى از اين بيشتر كه ماء مهين خوانا و نويسا شد و سلاله طين گويا و شنوا . الهى همه اين و آن را تماشا كنند و حسن خود را كه عجب تر از خود نيافت . الهى من خودم را نشناختم تا تو را بشناسم . الهى عارفان گويند عرفنى نفسك اين جاهل گويد عرفنى نفسى . الهى در شگفتم از آنكه كوه را مى شكافد تا به معادن جواهر دست بيابد و خويش را نمى كاود تا به مخازن حقائق برسد . الهى در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو . و در نكات گفته است : نكته : ملكت با علم ملك است و خيالت با عالم مثال و عقلت با عالم عقول قابل حشر با همه اى و داراى سرمايه كسب همه از صادق آل محمد صلى الله عليه و آله مروى است كه : ان الله عز و جل خلق ملكه على مثال ملكوته واسس ملكوته على مثاله جبروته ليستدل بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته . نكته : آنچه در احوال و اطوار سالك در خواب و بيدارى عائدش مى شود ثمره هايى است كه از كمون شجره وجودش بروز مى كند . نكته : معرفه النفس مرقاه معرفه الرب است اقرأ وراق .نكته : انسان كليد خزائن اسرار است . نكته : سفرنامه معراج رسول صلى الله عليه و آله شرح اطوار آدمى است .انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد
لاجرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مى
گردند
به منطق اهل نظر و اهل حكمت متعاليه انسان داراى شأنيتى است كه تواند از قوت به فعليتى رسد كه صاحب