انه الحق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين كلام قيصرى اجمال گفتار صدرالدين قونوى در اين موضوع است كه ابن فنارى به تفصيل در فصل سوم مصباح الانس شرح مفتاح الغيب قونوى آورده است كه به نه وجه استدلال كرده است كه معرفت اشياء آن چنان كه در واقع هستند با ادله نظريه متعذر است و نتيجه اينكه چون تحصيل معرفت صحيح يا به طريق برهان نظرى است و يا به طريق عيان كشفى و طريق نظرى از خلل صافى نيست پس طريق دوم متعين است كه با توجه به حق تعالى و مراقبت كامل و تعريه و التجاى تام و تفريغ قلب به كلى از جميع تعلقات آن هم در تحت تدبير و ارشاد كاملان مكمل كه واقف منازل اند چون انبيا و وارثان به حق آنان صورت پذير است . اينان جان آكنده از اصطلاحات علوم غير ايقانى را حجاب بزرگ يعنى حجاب الله مى دانند كه قلب مجلو و فارغ از آنها بايد ادراك حقائق كما هى بنمايد . در فص عزيرى فصوص الحكم گويد : ولما كانت الانبياء صلوات الله عليهم لا تأخذ علومها الا من الوحى الخاص الالهى فقلوبهم ساذجه من النظر العقلى لعلمهم بقصور العقل من حيث نظره الفكرى عن ادراك الامور على ما هى عليه . سنايى گويد :اگر بودى كمال اندر نويسايى و خوانايى چرا آن قبله كل نانويسا بود و ناخوا آن وجوه نه گانه به اين بيان است : 1 احكام نظرى تابع مدارك است و مدارك تابع توجهات مدركين است كه بحسب تفاوت مدركين تفاوت مى يابد و اين توجهات تابع مقاصد است و مقاصد تابع عقائد و عوائد است و اين عقائد و عوائد تجليات اسمائيه اند كه به حسب استعدادات قوابل تعين مى يابند زيرا كه اصل تجليات از يك چشمه يكتا است كه هيچ تعدد در آن نيست و به حسب ذاتش اختلاف ندارد بلكه به اختلاف قوابل در قابليتشان به حكم مراتب و مواطن واوقات و احوال و امزجه و صفاتشان و همچنين به حسب احكام احوال وسائط وجودشان اختلاف مى يابند . چنانكه يك شى ء مبصر به اختلاف قواى مبصره به حسب قرب و بعد و لطافت و كثافت و تلون و شفيف متعدد مى نمايد . ب اختلاف آراى متناقضه و عدم قدرت رأيى بر ابطال دليل رأى ديگر خود دليل است كه تعويل و اعتماد بر رأى آنرا نيز نشايد با اينكه يكى از دو رأى قطعا باطل است پس اين احتمال بطلان در هر دليل نظرى جارى است . ج چه بسا كه ناظر مدتى دراز بر نظر خود تعويل و اعتماد دارد سپس خود او يا ديگرى بعد از او بر خلل نظرش اطلاع مى يابد كه از آن نظر بر مى گردد