انه الحق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و اگر نه حيوان در خارج تحقق داشته باشد و نه ناطق پس چگونه انسان در خارج تحقق مى يابد ؟ و بايد حيوان ناطق بنابر فرض عدم وجود خارجيشان از معقولات ثانيه باشند و حال اينكه هيچيك از اهل نظر قائل بدان نيست چگونه بايد آندو را از معقولات ثانيه دانست و حال اينكه عبارت از جسم و روح مخصوص خارجى اند . هشتم از شكوك اينكه در تمثيل به حقيقت انسانيه اهل نظر گفتند حقيقت شى ء آنست كه شى ء بدان تحقق مى يابد اگر مراد از اين حقيقت آنى است كه ما آنرا تصور مى كنيم ؟ بايد تصور شى ء بنابراين فرض سبب تحقق و وجود شى ء باشد . و اگر مراد از اين حقيقت آنى است كه ما آن را تصديق مى كنيم ؟ تصديق بعد از تحقق شى ء است و سبب تصديق قبل از تصديق است .و اگر مراد از اين حقيقت آنى است كه ما محقق آنيم ؟ بنابراين وجه حقيقت واحده اى به حسب خارج در هر فردى متحقق است نه بطور تعدد و توزع و حال اينكه شركت خارجيه بدون تعدد و توزع ممتنع است و احدى هم قائل به تعدد و توزع حقيقت واحده در خارج به حسب افراد نيست پس امر حقيقت شى ء چگونه است ؟ اين بود ادله نه گانه اى كه در عدم اعتماد بر مبانى اهل نظر گفته شده است و ما نقل به ترجمه كرده ايم و فعلا از ورود در رد و ايراد و نقض و ابرام آنها اعراض مى كنيم ولى سخن در اين است كه اقامه دليل بر رد مبانى علوم نظريه با سلاح دليل به جنگ دليل رفتن است و دليل خود فلسفه است . و حق اين است كه هيچگاه جامعه بشرى نمى تواند از منطق و برهان مستغنى باشد . ائمه دين ما عليهم السلام به طريق فكر و نظر با مردم احتجاج مى فرمودند و كتاب احتجاج شيخ جليل احمد بن على بن ابى طالب طبرسى رضوان الله عليه و ديگر جوامع روايى مأثور از اهل بيت عصمت و وحى بر اين مدعى شاهد عدل اند . بلكه قرآن مجيد حجت بالغه است در چند جا احتجاج انبياء عليهم السلام را حكايت فرموده است . قاضى نورالله شهيد قدس سره را در اول مجلس ششم مجالس المؤمنين بيانى اوسط است كه : تحصيل يقين به مطالب حقيقيه كه حكمت عبارت از آنست يا به نظر و استدلال حاصل مى شود چنانكه طريقه اهل نظر است و ايشان را علما و حكما مى خوانند يا به طريق تصفيه و استكمال چنان كه شيوه اهل فقر است و ايشان را عرفاء و اولياء نامند .و اگر چه هر دو طايفه به حقيقت حكمااند ليكن اين طايفه ثانيه چون به محض موهبت ربانى فائز به درجه كمال شده اند و از مكتبخانه و علمناه من لدنا علما سبق گرفته اند و در طريق ايشان اشواك شكوك و غوائل اوهام كمتر است اشرف و اعلى باشند و به وراثت انبياء كه صفوت خلائق اند اقرب و اولى خواهند بود و هر دو طريق در نهايت وصول سر به هم باز مى آورد و اليه يرجع الامر كله . و ميان محققان هر دو طريق هيچ خلاف