انه الحق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انه الحق - نسخه متنی

حسن حسن زاده آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صورتى دارد در عالم برزخ كه آن فعل بر آن صورت بر فاعلش ظاهر مى شود بعد از انتقال او به عالم برزخ و جزاء همين است كه انما هى اعمالكم ترد عليكم وجزاء بما كانوا يعملون والناس مجزيون بأعمالهم . و نيز بايد دانست كه علم انسان مشخص روح است و عملش مشخص بدن او در نشأه اخروى پس هر كه بصورت علم و عمل در نشأه اخروى برانگيخته مى شود چنانچه در اخبار و آثار وارد است به سبب خصوصيت خود كه او آنست هر جا كه باشد . و سر آن آنست كه به موجب كريمه ولقد خلقكم اطوارا هر چيزى در وجود خود اطوار هست و هر طورى حكمى و صورتى دارد مثلا انگور را چون در خم كنى در اول حال جوش مى زند و تلخ مى شود و مسكر و در اينحال حكمش حرمت است و نجس است و در آخر حال ترش مى شود و اسكارش و تلخى زايل مى گردد و در اينجا حكمش حليت است و طهارت]) . اين بود كلام عالى مقدار دهدار كه به نقل آن تبرك جسته ايم و به بيان واضحتر گوييم : علم و عمل عرض نيستند بلكه دو گوهر انسان سازند چنانكه در علم ادب هر دو از يك باب و از يك ماده اند نفس انسانى بپذيرفتن علم و عمل توسع و اشتداد وجودى مى يابد و گوهرى نورانى مى گردد هر نيكبختى كه بهره او از آنها بيشتر است به حسب وجود انسان تر است و وزن انسانى او فزون تر است . علم سازنده و مشخص روح انسانى و عمل سازنده و مشخص بدن انسانى در نشئات اخروى است و انسان از آن حيث كه انسان است خوراك او علم نافع و عمل صالح است . و هر كس به صورت علم و عمل خود در نشأت اخروى بر انگيخته مى شود چه اينكه روح غير از بدن عنصرى محسوس است و او را بدنهاى در طول هم به وفق نشأت اخروى است و تفاوت ابدان و نشئات به نقص و كمال است . و جز انفس علم و عمل و در طول آنها است . و هر كس در تحصيل علم و عمل زرع و زارع و مزرعه و بذر خود است . و صورت هر انسان در آخرت نتيجه عمل و غايت فعل او در دنيا است كه الدنيا مزرعه الاخره . و لذات و آلام او همه انحاى ادراكات اوست . و همنشينهاى او از زشت و زيبا همگى غايات افعال و صور اعمال و آثار ملكات اوست كه ملكات نفس مواد صور برزخى اند لذا انسان كه در اينجا نوع است و در تحت او اشخاص است در آن نشأه جنس است و در تحت او انواع است و آن انواع صور جوهريه اند كه از ملكات نفس تحقق مى يابند و از صقع ذات نفس بدر نيستند . و به عبارت ديگر عود ارواح به سوى آن چيزهايى است كه از آنها خلق شده اند . و صورت برزخى او را جسد مثالى و بدن مكتسب گويند پس بدن اخروى تجسم صور غيبى است . و قيامت هر كس قيام كرده و حساب او رسيده است . و باطن انسان در دنيا عين ظاهر او در آخرت مى گردد كه يوم تبلى السرائر است و اينها همه تمثل و تجسم علوم و اعمال است . و موت عدم انسان نيست بلكه در حقيقت جدائى انسان از غير خودش است كه اضافات و انتسابات اعتبارى با اين و آن داشت و همه در واقع غير از او بودند از آنها منقطع گرديد . چگونه نفوس معدوم مى گردند و حال آنكه در سر و سرشت

/ 79