در زمانى كه عالم را سياهى فرا گرفته و آنرا به ظلمتكده اى تبديل نموده بود و در زمانى كه تمامى ارزشهاى انسانى پايمال شده و ظلم و شقاوت زورمدارى و جنايت حاكم بر زندگى انسانها گرديده بود خداوند منان بر بشريت منت نهاد و در ميانقومى كه در سيه روزى و تبهكارى گوى سبقت را از ديگران ربوده بودند پيامبرى مبعوث كرد تا با ابلاغ پيام نجات بخش الهى خويش نه تنها مردم سرزمين و روزگار خود كه بشريت را از شب ديجور كفر به روشنائى اسلام رهنمون شود و با تسليم آنان در برابر خداوند به بهشت و رضوان الهى برساند . آن بزرگ با اتصال به سرچشمه جوشان وحى و تلاشى خستگى ناپذير در مدت كوتاهى توانست از آن مردمان فاسد و فاجر انسانهايى الهى و فداكار بوجود آورد . او به آنان - تحت رهبرى اسلام - قدرتى بخشيد كه با توكل بر پروردگار توانايى مقابله با قدرتهاى جبار روزگار خويش را يافتند و در اندك زمانى سرزمينها و مردمان بسيارى را متنعم به نعمت اسلام ساخته و آن را بعنوان يك برنامه انسان سازى يك قانون زندگى و يك قدرت عظيم در سطح جهانى معرفى نمودند . اين حركت و موفقيت را عوامل گوناگون تضمين نموده و بقاء مى بخشد كه هر گاه اين عوامل در زندگى مردمى تجلى يافته و بعنوان اصولى محكم فرا راه آنان قرار گيرد به نتايج مذكور كه همان سيادت و سعادت دنيوى و اخروى است