- در يك جامعه اى كه با ولايت طاغوت اداره مى شود انسانها به هدف نخواهند رسيد . ( 22 ) - هر ولايتى به جز ولايت خدا و جانشينانش ولايت شيطان و طاغوت است . ( 23 ) - آن كسيكه در تحت ولايت طاغوت زندگى مى كند گويى او در حقيقت از خود اختيارى ندارد . نمى گويم بكلى بى اختيار است اما ( آنطور كه قرآن مى گويد ) در جريان سيل دارد مى رود مى خواهد دست و پايى بزند نمى تواند مى خواهد از راه جهنم برگردد مى بيند همه اطراف دارند به طرف جهنم مى روند آن را هم با خود مى كشند . . . مى خواهد خوب باشد خوب زيست كند انسان زندگى كند مسلمان بماند و مسلمان بميرد نمى تواند يعنى جريان اجتماعى دارد او را مى كشد مى برد آن چنان مى برد كه دست و پايى هم نمى تواند بزند . نه فقط دست و پا نمى تواند بزند دردناكتر اين است كه گاهى حتى نمى تواند بفهمد . . . اين ولايت ولايت طاغوت است ولايت شيطان است . ( 24 ) - اگر در جايى وجود ما و هستى ما و همه نيروها و نشاطهاى ما تحت فرمان ولايت الهى نبود بلكه تحت فرمان ولايت طاغوتى و شيطانى بود تعهد الهى ما اين است كه ما خودمان را از قيد و بند ولايت طاغوت رها كنيم و آزاد كنيم و برويم تحت سايه پرميمنت ولايت الله . خارج شدن از آن ولايت ظالم و وارد شدن به آن ولايت عادل اسمش هجرت است . ( 25 ) 22 - سخنرانى پيرامون رابطه هجرت و ولايت 23 - طرح كلى انديشه اسلامى در قرآن 24 - رابطه هجرت و ولايت - سخنرانى 25 - سخنرانى پيرامون رابطه هجرت و ولايت
6 - هجرت و ولايت
- هجرت رفتن از دارالفكر از ولايت غير خدا از ولايت شيطان و طاغوت به دارالهجره دارالايمان تحت ولايت الله تحت ولايت امام تحت ولايت پيغمبر و ولى الهى است . ( 26 ) - بنابر اصل ولايت هجرت يك تعهد فورى و ضرورى براى مؤمن است به تعهد منتقل شدن از محيط جاهلى به جامعه ء اسلامى و قدم نهادن به منطقه ء ولايت الله . ( 27 ) - اگر در جايى وجود ما و هستى ما و همه نيروها و نشاطها ما تحت فرمان ولايت الهى نبود بلكه تحت فرمان ولايت طاغوتى و شيطانى بود