5 - نمونه حاكمان اسلامى - قبسات النور نسخه متنی

يك وظيفه دار و مكلف بزرگ است يك انسانى است كه بيشترين بار و سنگين ترين مسئوليت بر دوش اوست و از سوى ديگر انسانها قرار دارند كه بايد با همه ارزشهايشان با همه آرمانهايشان با همه عناصر مشكله شخصيتشان مورد رعايت قرار بگيرند اين مفهوم حكمت است نه سلطه گرى است نه زورگرايى است . ( 37 ) - از اولين لحظاتى كه حكومت الهى ( على ( ع آغاز مى شود همه گفته ها - توصيه ها - فرمانها - كردارها و رفتارها در جهت خير عامه مسلمانهاست . ( 38 ) - اسلام يك طرز تفكر روشنى دارد در مورد انحصار طلبى حاكمان . اولا حاكم حق بيشترى از بقيه مردم ندارد . ( 39 ) - اميرالمؤمنين بحث ميكنند در يكى دو جا خطاب به مردم ميگويند كه اگر احساس كرديد يك جا مسئولان و سردمداران جامعه تكبر بخرج ميدهند و آن شأنى را كه اسلام براى زمامدار قرار داده آن شأن را براى خودشان كم ميدانند و بالاتر از آن را مى خواهند يقينا از آنها اطاعت نكنيد اين آخرين علاج و دواست اما قبل از آنكه به اين علاج برسيم يقينا علاجهاى 36 - همان مدرك - ص 64 - 63 37 - حكومت و جهاندارى در نهج البلاغه - 38 حكومت در اسلام - ج 1 - صفحه 40 - 39 حكومت در اسلام - ج 2 - صفحه 39 ديگرى هم وجود دارد كه خود مسئولان بايد مراقب باشند . ( 40 ) - ببينيد چه خط روشنى اميرالمؤمنين ( ع ) بما مى دهد . اين همان خط روشن حكومت اسلامى است كه هرگز خوشنودى عامه مردم را با ناخشنودى بعضى از مردم و طبقات ممتازه و ويژه نبايد معادل دانست بگذار ناراضى باشند عمده اينست كه عامه ملت آنهائى كه . . . . راضى باشند آنها هستند كه اين حكومت متكفل اداره امور آنهاست . ( 41 ) - اگر مالك اشتر به عنوان استاندار و والى و حاكم مصر معين مى شود ميرود تا انسانها را بسازد سرزمين را آباد كند اخلاق و ارزشهاى معنوى را بالا ببرد وظايف مردم و آنچه را كه در جنب حكومت بر عهده آنهاست آنها را استخلاص كند و استملا كند . ( 42 ) - مواظب باش در تصميمى كه ميگيرى عامه مردم را مورد نظر قرار بده به طبقات ممتاز كارى نداشته باش . . . . يعنى وقتى كه تو طبقات ممتازه را از خودت خشنود كردى اما عامه مردم را ناخشنود كردى ناخشنودى و عدم رضايت عامه مردم اثرات خشنودى طبقات ممتازه را از بين خواهد برد . ( 13 )

5 - نمونه حاكمان اسلامى

- فكرى كه در ميان مردم آن زمان رايج بود و معيار حكومت و امامت را از روى زندگى خلفاى جائر ظالم فاسد عياش مى فهميدند خيال ميكردند كه حاكم در ميان مردم بايد كسى مثلا از طراز حشام ابن عبدالملك باشد اين تصور را امام صادق ( ع ) بهم زد و فرمود كه حاكم در اسلام و در 40 همان مدرك - ص 108 41 - حكومت در اسلام - ج 1 - ص 43 - 42 42 حكومت و جهاندارى در نهج البلاغه سخنرانى - 43 حكومت در اسلام - ج 1 - صفحه 42 معيارهاى اسلامى رسول الله است ان رسول الله كان هو الامام او حاكم بود او امام و پيشواى زندگى مردم در جامعه بود . ( 44 ) - ما معتقديم كه پيام غدير خم و حادثه نصب على ( ع ) دو پيام است : يك پيام همان چيزى است كه از همانروز شيعيان و طرفداران اميرالمؤمنين آن پيام را گرفتند و آن عبارت است از حكومت على ابن ابى طالب حالا واقعيتهاى تاريخى البته جور ديگر مى شد . . . . پيام دومى پيامى است كه امروز ما خيلى احتياج داريم پيام اهميت دادن به مسئله حكومت اسلاميست هيچ مسئله اى را رسول اكرم ( ص )