- منطق شيعه در اين مسئله ( ولايت ) بسيار منطق ظريف و دقيقى است . ضمن اينكه نصب خدا را از قرآن احساس و استنباط مى كند معيارها و ملاكها را هم بدست مردم مى دهد تا آنان فريب نخورند . نگويند خيلى خوب على بن ابى طالب روى سر ما روى چشم ما قبولش داريم حالا هم جانشين على بن ابى طالب هارون الرشيد است . ( 1 ) - چقدر اشتباه مى كنند عده اى كه خيال مى كنند ولايت ائمه يعنى فقط ائمه را دوست بداريم .والا مگر در عالم اسلام كسى پيدا مى شود كه ائمه معصومين خاندان پيغمبر را دوست ندارد . نه آقا ولايت غير از اين حرفهاست . لذاست كه همواره به دوستان مى گويم در عيد غدير نگويند : الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين كه شايد دروغ باشد و بگويند اللهم اجعلنا من المتمسكين بولايه على بن ابى طالب تا ببينيم از متمسكين به ولايت هستيم يا نه . ( 2 )
2 - لزوم ولايت اهل بيت ( عليهم السلام )
- در همه زمانها اگر جامعه اسلامى بخواهد متحول باشد بخواهد پويا باشد بخواهد مبارزه كند بخواهد اسلامى بشود و اگر اسلامى هست اسلامى بماند احتياج به امامت دارد . البته امامت كه مى گويم منهاى معصوميت . عصمت مخصوص ائمه دوازده گانه است . از ميان امامان و آن هم به دلائل و جهات خاصى كه ايجاب مى كرد . در دورانهاى اول اسلام آن كسانى رهبرى جامعه را بعهده داشته باشند كه هيچگونه گمان خطايى در - 1 مسائل جنبى ولايت - سخنرانى 2 - سخنرانى پيرامون ولايت آنها نباشد . اما بعد از آنى كه كاروان اسلام پيش رفت افكار اسلام جا افتاد اسلام توانست جاى خود را در مغزها و در ذهنها و در جو تاريخ باز كند بعد از آنى كه انسانها آن رشد را پيدا كردند كه اگر اسلام را بدستشان بدهى و رويش فكر كنند و كار كنند بتوانند آن را بفهمند بعد از آنى كه اسلام آن بساط گسترده خودش را در جهان بوجود آورد آن وقت امامت نياز هست اما عصمت در امامى كه بايد پيشواى جامعه باشد ديگر لزومى ندارد . ( 3 ) - على ( ع ) ولايت را يك حق ميداند و اين جاى انكار نيست . خوب است همه
لطفا منتظر باشید ...
