- تا آنجائى كه من در زندگى امام سجاد نگاه كرده ام و يادم هست نشانى از يك تعرض صريح و قاطع از قبيل آنچه كه در زندگى بعضى از ائمه ديگر مثل امام صادق ( ع ) در دوران بنى اميه يا امام موسى بن جعفر ( ع ) هست در زندگى امام سجاد ( ع ) مشاهده نمى كنيم . علتش هم آشكار است زيرا اگر در آغاز حركت ائمه در دوره سوم از دورانهاى چهارگانه امامت كه از آغاز زندگى امام سجاد شروع مى شود دست به چنين حركت تعرض آميزى مى زدند مطمئنا كاروان پر مسئوليت و خطير اهل بيت به آنجائى كه مى خواستند نمى رسيد . هنوز باغستان اهل بيت كه با باغبانى ماهرانه امام سجاد ( ع ) آبيارى و تربيت مى شد آن استحكام كافى را بدست نياورده بود . نهال هاى نورسى در اين باغستان بودند كه تاب تحمل طوفانهاى سخت را نداشتند همانطور كه در اوايل اين بحث اشاره كردم در پيرامون امام سجاد ( ع ) عده بسيار كمى از علاقمندان و شيعيان و مؤمنان به اهل بيت بودند و در آن دوران ممكن نبود كه اين عده قليل را - كه مهمترين بار مسئوليت اداره 7 - سخنرانى 29 6 68 8 - طرح كلى انديشه اسلامى در قرآن تشكيلات تشيع را بر دوش داشتند - دم چك دشمن داد و اينها را به نابودى تهديد كرد . ( 1 ) - امام سجاد جز آنكه امام است و بايد زمينه كار آينده را براى حكومت الهى و اسلامى فراهم كند زبان گويائى براى خون هاى ريخته شده عاشورا است . امام سجاد در اينجا در حقيقت خودش نيست بلكه زبان خاموش حسين ( ع ) بايد در سيماى اين جوان انقلابى در شام و در كوفه تجلى كند . اگر آنجا امام سجاد اينچنين تند و برنده و تيز و صريح مسائل را بيان نكند