معيارهاى ولايت - قبسات النور نسخه متنی

اشك ريختن را كافى مى داند براى دارا بودن ولايت . . . - عده اى ولايت را محدود مى كنند به مسائل سطحى باب ولايت و تشيع كه شايسته اين اصل مهم اسلامى نيست . - ولايت در يك انسان به معناى وابستگى فكرى و عملى هر چه بيشتر و روزافزونتر با ولى است ولى خدا را بشناس پس از آن شخصا از لحاظ فكر از لحاظ عمل از لحاظ روحيات از لحاظ راه و رسم و روش خودت را به او متصل و مرتبط كن حركت بكن تلاش تو تلاش او جهاد تو جهاد او دوستى تو دوستى او دشمنى تو دشمنى او جبهه بنديهاى تو جبهه بنديهاى او باشد . ( 8 ) - اگر امت اسلامى بخواهند به ولايت قرآنى برسند بايد دو جهت را رعايت كند يك جهت جهت ارتباطات داخلى است در داخل جامعه اسلامى و يك جهت جهت ارتباطات خارجى است يعنى رابطه جامعه اسلامى با جوامع ديگر . ( 9 ) 7 - سخنرانى پيرامون ولايت 8 - سخنرانى پيرامون ولايت 9 - سخنرانى پيرامون ولايت

معيارهاى ولايت

- شيعه مى گويد چون حكومت على ابن ابى طالب را قبول دارى بايد معيارهاى خلافت و ولايت را هم قبول داشته باشى . بايد قبول داشته باشى كه على ابن ابى طالب بخاطر جمع بودن اين معيارها بعنوان ولى انتخاب شده . پس اگر كسى در او اين معيارها نبود يا ضد اين معيارها در او بود اين آدم حق ندارد كه جانشين على بن ابى طالب خودش را معرفى كند . حق ندارد ولايت شيعه را ولى امر ادعا كند و كسى حق ندارد بپذيرد از او . ( 10 ) - ولى ولى است اين ( آنكه با نام مشخص نمى شود ) هم از طرف خداست آنهم از طرف خداست . منتهى او را با اسم معين كردند اين را با اسم معين نكردند اين را خصوصياتش را گفتند . ( 11 ) - امام گاهى به نام و نشان مشخص مى شود گاهى به نام مشخص نمى شود به نشان و خصوصيات مشخص مى شود مثلا بر طبق اعتقاد ما اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه فرزندانش به نام و نشان مشخص شده اند در كلام پيامبر . . . - بهر حال امامان بعد از پيغمبر به نام و نشان از ديدگاه ما پيروان تشيع معين شده است . اين يك جور امام يك نوع امام ديگر آن امامى است كه به نام معين نشده است اما به نشان معين شده است . روايتى كه به ما مى آموزد كه فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لامر مولاه