68ـ3. … وَلا§ يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذ§لِكَ يَلْقَ أثِاماً;زنا نمى كنند و هركسى مرتكب شود به كيفر خود مى رسد).ييكى از نعمتهاى بزرگ خداوند كه بر انسان ارزانى داشته است همان غرايز نفسانى و خواسته هاى درونى اوست. انسان در پرتو تمايلات جنسى به بقاى نوع خود ثبات مى بخشد. خشم و غضب نيروهاى درونى را بر ضد دشمن بسيج مى سازد. اگر انسان فاقد غضب باشد طعمه گرگان و درندگان و دشمنان خون خوار مى گردد;بنابراين تمايلات جنسى و خشم و غضب از نعمتهاى بزرگ خداوند است كه براى تكامل انسان ضرورت دارند.نكته قابل توجه در غرايز اين است كه بهره بردارى از آنها بايد به رهبرى عقل صورت گيرد و هر كجا عقل اعمال غريزه را ممنوع شناخت بايد اجتناب نمود و هر كجا مجاز و آزاد دانست بايد استفاده كرد.آزادى مطلق در اعمال غرايز جامعه انسانى را به صورت اجتماع حيوانى در جنگ در مى آورد كه در آن جا براى زندگى هيچ نوع قيد و بندى وجود ندارد.اسلام بسان ديگر آيينهاى راستين الهى به تحديد غرايز انسانى پرداخته و سعادت انسانى را تضمين نموده است و بهره بردارى از غريزه شهوت را به آميزشهاى مشروع محدود ساخته است و بزرگترين دشمن انسان را اعمال بى قيد و شرط غضب و شهوت دانسته است آن جا كه مى فرمايد:(أعدى عدوِّ المرءِ غضبُهُ وشهوتُهُ;بزرگترين دشمن انسانى خشم و تمايلات جنسى مرزنشناس اوست).