تحليلى از بلاها و شرور - سیمای انسان کامل در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای انسان کامل در قرآن - نسخه متنی

جعفر سبحانی تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيرا (عدم) و (خلأ) و (كمبود) و (فقدان) چيزى نيست كه خالق داشته باشد.

به عبارت روشنتر در جهان بينى فلسفه الهى وجود و هستى با خير و نيكى و خوبى مساوى است و شر يك امر عدمى و نيستى است و چنين چيزى نياز به خالق ندارد كه به دنبال آفريننده آن برويم.

تحليلى از بلاها و شرور

در هر موردى شرى و يا موجود نامطلوبى به چشم مى خورد. با يك بررسى كوتاه معلوم مى گردد از اين نظر نامطلوب به شمار مى رود كه با (عدمى) همراه است; مثلاً بيمارى از آن جهت نامطلوب به شمار مى رود كه شخص بيمار فاقد صحت و عافيت مى باشد; شخص نابينا و ناشنوا ـ از اين نظر كه يك انسان متفكر و آراسته به فضايل است ـ كمال مطلوبيت را دارد ولى نابينايى و ناشنوايى واقعيتى نيست كه درچشم نابينا و گوش ناشنوا وجود داشته باشد بلكه آنها همان فقدان و نداشتن بينايى و شنوايى است و واقعيتى جز همين امر عدمى ندارند.

بنابراين هر كجا كه سخن از بدى هست پاى يك نوع فقدان و نيستى ـ كه از هر فاعل و آفريننده اى بى نياز است ـ در ميان مى باشد و تمام بديها و زشتيها از آن نظر بد و شرّ شمرده مى شوند كه فاقد هستى و يا مستلزم نيستى مى باشند; هر كدام از درندگان و گزندگان و بلاها و آفتها از آن نظر بد هستند كه منجر به فقدان يك رشته هستى شده و هستى هايى را از دست مى دهند زيرا اين عوامل موجب مرگ هستند و يا مايه از دست دادن عضو و نيرويى مى گردند و يا مانع از رشد و پرورش استعدادهايى مى شوند و اگر همين شرور چنين نتايجى را در بر نداشتند هيچ گاه زلزله و آفتهاى نباتى و حيوانى بد و زشت و يا شرّ شمرده نمى شدند.

هرگاه نادانى مرگ و فقر زشت شمرده مى شوند براساس كمبودهايى است كه در اين موارد احساس مى شود زيرا علم كمال و واقعيتى است كه انسانِ جاهل فاقد آن است و حيات و زندگيِ حقيقى است كه فرد مرده آن را دارا نيست و مرد فقير فاقد دارايى وثروثى است كه با آن زندگى كند.

در صفات زشت و رذايل اخلاقى

/ 220