اشكال اول
برخى مىگويند:«فعل ماضى «قيل» ـ در اينجا ـ دلالتى بر انجام كار در زمان گذشته ندارد كه «الْجَنَّة» به بهشت برزخى تفسير شود؛ بلكه خداوند، فعل ماضى را در اين آيه به كار برده است تا بفهماند كه صدور اين دستور، حتمى و لازم است».اشكال دوم
دستهاى ديگر از مفسران مىگويند:«حبيب وارد بهشت نشده است؛ بلكه خداى تعالى او را به آسمان برد تا روز قيامت، او را روانه بهشت اخروى نمايد».اشكال سوم
برخى ديگر پنداشتهاند:«منظور از گوينده «قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّة» خدا و فرشتگان الهى نيست؛ بلكه مردمى هستند كه در هنگام كشتن حبيب، با تمسخر به او(1). برگرفته از: «تفسير الميزان»، ج17، ص79، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات.