سيّد الشهدا(عليه السلام)
بسم الله الرحمن الرحيمالْحَمْدُ لِلِهِ رَبِّ الْعالَمين وصلى الله على سيدنا محمد وآله
الذين اذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً
{ وَالَّذِينَ امَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللهِ
وَالَّذِينَ ءَاوَوا وَّنَصَرُوا أُوْلئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ
حَقَّاً لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ .(انفال 73)
مقدمه
حضرت حمزه، عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، از شخصيت هاى بزرگ در تاريخ اسلام است، كه در دفاع از اسلام تا پاى جان ايستاد و آنگاه كه توحيد در مقابل شرك و خداپرستى در برابر بت پرستى قرار گرفت و رسول الله نياز به ياران صديق و حاميان مخلص داشت، به يارى آن حضرت شتافت.او در جنگ اُحد، در سخت ترين و خطرناك ترين وضعيت، كه حتى بعضى از ياران نزديك پيامبر ميدان نبرد را ترك كرده، به قلّه هاى كوه ها و پشت سنگ ها پناه مى بردند، دليرانه مقاومت كرد و با سپر قرار دادن خويش و نبرد با دو شمشير، از رسول خدا دفاع كرد و حملات پياپى دشمن را، كه متوجه جان پيامبر بود، درهم شكست و سر انجام با فجيع ترين وضع به شهادتش رساندند و در تاريخ به عنوان يكى از بزرگترين سرداران و مجاهدان شجاع و با اخلاص و از مدافعان و شهداى نامى اسلام و به صورت عالى ترين الگو و سرمشق متجلّى گرديد و مدال پرافتخار «سيد الشهدا» از سوى رسول الله(صلى الله عليه وآله) نصيبش شد و لقب زيباى «اسدالله» و «اسدالرسول» را به خود اختصاص داد.به جهت ترغيب و تشويق پيامبر(صلى الله عليه وآله) به زيارت مزار وى، قبرستان احد در طول تاريخ مورد توجه مسلمانان قرار گرفت و همگان زيارت او را; مانند زيارت پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله)بر خود لازم دانستند و در ساختن حرم و گنبد و بارگاه بر روى قبر او، مانند حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمه(عليهم السلام)به همديگر سبقت مى جستند و از اين رو قبر شريف آن بزرگوار داراى مجموعه اى از حرم و رواق و گنبد و بارگاه بود كه قدمت و پيشينه آن، به قرنهاى اول اسلام مى رسيد ولى نزديك به يكصد سال قبل، اين حرم شريف، مانند ساير بقاع و حرمها در مدينه و مكه، بهوسيله وهابيان تخريب گرديد و اكنون از اين بقعه پاك، بجز يك قبر خاكى و ساده باقى نيست.حذف فرهنگى:مجاهدات، فداكاريها و حضور حماسى حضرت حمزه در صحنه هاى جنگ، حمايت و دفاع او از مقام شامخ نبوت در سال هاى نخست بعثت و پس از هجرت و نيز شهادت شجاعانه و مظلومانه اش ايجاب مى كرد كه در تاريخ همواره از او ياد شود و همگان از فضايل و معرفى شخصيتش بنويسند تا به صورت بزرگترين و زيباترين الگو و سرمشق در منابع اسلامى شناخته شود و در رأس شخصيتهاى اسلامى; از اقوام، عشيره و صحابه پيامبر(صلى الله عليه وآله)قرار گيرد، ليكن با تأسف بايد گفت: دشمنان براى تخريب شخصيت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، كوشيدند با ذكر نكردن اوصاف و فضايل وى، و ساختن داستانها و افسانه هاى دروغين شخصيت او را كم رنگ كنند.مراجعه به منابع حديثى و مجموعه هاى اوّليه اهل سنت، نشانگر اين است كه خلفاى اموى، همان سعى و تلاشى راكه در كم رنگ كردن شخصيت اميرمؤمنان، على(عليه السلام) و تحقير ابوطالب و عقيل به كار برده اند، به علل و انگيزه هاى خاصى، درباره حضرت حمزه عميق تر و در حذف شخصيت او قوى تر عمل كرده اند.و بدينگونه، با اين مظلوم تاريخ و حديث آشنا مى شويم كه نه تنها شخصيتش در حدّ شخصيت ساختگى دشمنان درجه يك اسلام، سردمداران كفر و الحاد و سلسله جنبانان بدر و اُحد معرفى نگرديده، بلكه براى موهون و مشوّه ساختن او، مطالب ناروا و نابجايى، كه دون شأن و مقام هر مسلمان است، به ساحت مقدّسش نسبت داده اند كه متأسفانه گهگاهى به تأليفات خودى ها نيز راه يافته است!اين نوع بينش و حق كشى براى ما، هم تكليف آور است و هم مشكل زا !تكليف آور از اين رو كه اين عملكرد، ما را موظف مى سازد براى دفاع از مظلومى به پا خيزيم و در كنار زدن پرده هاى تعصب و زدودن غبارهاى ضخيم، كه قرنها بر آن گذشته است، تلاش كنيم و آن چهره تابناك و مظلوم را از پشت ابرهاى تيره و تار به جامعه اسلامى مان بنمايانيم.و اما مشكل زا است; از آن رو كه اين حركت موجب شده است حقايق فراوانى در معرفى شخصيت آن حضرت، از دسترس خارج و در لابلاى حوادث تاريخى دفن شود و طبعاً در به دست آوردن بقاياى ناچيز هم با مشكل مواجه گرديم و در نيل به مطلبى به جاى مراجعه به مظان و جايگاه خود، به منابع ديگر و فصول مختلف مراجعه كنيم.ولى در عين حال مى توان با مراجعه به متون تفسيرى و حديثى و تاريخى، به مطالب ارزشمند و به جا مانده درباره آن حضرت دست يافت كه خوانندگان ارجمند را با بخشى از فضايل آن بزرگوار آشنا و راه را براى كسانى كه فرصت پى گيرى و تحقيق بيشترى در اين زمينه دارند، هموار مى سازد.با اين مقدمه لازم است در اين مختصر پنج موضوع به ترتيب زير مورد بحث و بررسى قرار گيرد:1 . حضرت حمزه از ديدگاه قرآن2 . حضرت حمزه در كلام رسول الله(صلى الله عليه وآله) و ائمه هدى(عليهم السلام)
3 . حضرت حمزه در جنگ ها
4 . تلاش فرهنگى در مخدوش كردن شخصيت حضرت حمزه
5 . حرم حضرت حمزه در بستر تاريخ
از خداوند منان مسألت دارم كه ما را در اين هدف يارى رساند و هدايت كند و اين تلاش ناچيز را از ما بپذيرد و ثواب آن را به روح والدين گرامى ام واصل فرمايد، بحقّ محمّد و أوليائه(عليهم السلام)
قم ـ محمد صادق نجمى، فروردين ماه 1383
نگاهى كوتاه به دوران زندگى حضرت حمزه(عليه السلام)
حمزة بن عبدالمطّلب، ملقّب به «سيدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» و كنيه اش ابوعماره و ابو يعلى است. مادرش هاله دختر «وهب» و دختر عموى آمنه بنت وهب، مادر پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله) است.حضرت حمزه عموى پيامبر و برادر رضاعى اواست; زيرا هر دو از پستان مادرى به نام ثُوَيْبه شيرخورده اند.حضرت حمزه، بنا به نظريه مشهور، دو سال از پيامبر(صلى الله عليه وآله)بزرگتر بود و طبق گفته مورّخان مشهور و نامى، او در سال دوم بعثت، اسلام را پذيرفت.
به گفته ابن اثير و گروهى از مورّخان، چون حضرتحمزه ايمان خويش را اظهار كرد، سران قريش فهميدند كه پيامبر، از اين پس، نيرومند شده و اسلام داراى مدافعقوى گرديده است و با گرويدن وى به اسلام، از طرحهاونقشه هاى زيادى كه بر ضدّ اسلام و مسلمانان ترسيم كردهبودند، منصرف شدند.حضرت حمزه همزمان با هجرت پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله) ، به مدينه هجرت كرد و در صف مهاجرانِ نخستين قرار گرفت. او اولين فرمانده و پرچمدار اسلام است كه از سوى رسول الله در رأس گروهى از مسلمانان براى پاسخ گويى به حمله مشركان، به محلّى به نام «سيف البحر» اعزام گرديد.در جنگهاى متعدّد ديگر; مانند بدر و اُحُد شركت كردو در جنگ بدر، در معرض امتحانى سخت قرار گرفت و از سران قريش چند نفر; از جمله شيبة بن ربيعه و طُعَيمةابن عدى را به دست خود به هلاكت رسانيد و در قتل يكى ديگر از مشركان نامى; يعنى «عتبة بن ربيعه» با اميرمؤمنان(عليه السلام)شركت جست.شجاعت حضرت حمزه در جنگ ها، زبانرد خاص و عام و مورد تأييد دوست و دشمن است ولذا در جنگ بدر و اُحُد وى با دو دست و با دو شمشير مى جنگيد!حضرت حمزه در ميدان جنگ با نصب كردن «پرِ شترمرغى» به كلاهخود خويش، از ديگر فرماندهان و جنگجويان مشخص و برجسته بود و به همين جهت در جنگ بدر يكى از سران دشمن پس از آنكه به اسارت مسلمانان در آمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسيد: اين كيست؟ گفتند: حمزة بن عبدالمطّلب. وى با تعجب گفت «ذاكَ الَّذِي فَعَلَ بِنا الأفاعِيل» او بود كه صفوف ما را تار و مار كرد و ما را به روز سياه نشاند!حضرت حمزه در سال سوم هجرت، در جنگ اُحد، پس از كشتن سى و يك تن از سران دشمن، به مقام ارجمندشهادت نايل گرديد.نگاهى از افق ديگر
خداوند متعال، مجد و شرفِ نسب، توأم با عزّتِايمان و دفاع از حريم اسلام را براى حضرت حمزه برگزيد; زيرا او فرزند بزرگترين شخصيت جزيرة العربو رييس مكّه و قريش; يعنى عبدالمطّلب(1) بن هاشم بن عبدمناف بن قصىّ است. آرى، نسب حمزه، نسب خاتمِپيامبران است.حمزه سيدالشهدا هم شريف است هم شرافت و كرامت را از پدر و اجداد خويش به ارث برده است. مادر حمزه، دختر عموى «آمنه» مادر رسول الله است و او از طرف مادر نيز داراى نسبى است والا و شريف كه پيامبر خاتم نشأت گرفته از همان نسب والا و خاندان اصيل است.شرافتى ديگر براى حمزه:او هم عموى رسول الله(صلى الله عليه وآله) است، هم برادر رضاعى اش و پيامبر در ميان او و زيدبن حارثه(2) پيمان اخوّت بست.حمزه سيدالشهدا، از جهات متعدد بر ديگران برترى يافت و صفات عالى و اخلاق حسنه را از آن شجره اصيل و خاندان شريف به ارث برد.او در ايمان، از سابقين در اسلام است و آنگاه به پيامبر ايمان آوردكه تنها يكسال و اندى از بعثت آن حضرت مى گذشت و تعداد مسلمانان از سى و نه مرد و بيست و سه زن تجاوز نمى كرد و آن روز اسلام داراى هيچ نفع مادى و دنيوى نبود. هرچه در باره اسلام پيش بينى مى شد فشار وشكنجه بود و تحمل استهزا وآزار مشركان، ولى حمزه(عليه السلام) درمقابل اين آزارها و شكنجه ها، به چيزى جز براى احياى حق ودفاع ازحريم اسلام نمى انديشيد. { ... يَبْتَغُونَ فَضْلا مِنْ اللهِ وَ رِضْوَاناً ... .حمزه پيش از اسلام:حضرت حمزه علاوه بر خويشاوندى نزديك با پيامبر ـ كه عموى آن حضرت بود ـ براى آن حضرت، دوستى صميمى و رفيقى شفيق و برادرى دلسوز و مهربان به شمار مى آمد; زيرا وقتى پيامبر خدا متولّد شد، عبدالمطّلب بانويى به نام «ثُوَيبه» را احضار كرد و به وى دستور داد، همانگونه كه به حمزه شير داده، به محمّد نيز شير دهد و بدينگونه آن دو، با هم برادر رضاعى شدند.حمزه و محمّد دوران طفوليت را در خانه شيبة الحمد، عبدالمطّلب سپرى كردند و در ميان اين دو طفل الفتو صميميّت عميق حاكم گرديد و محمّد(صلى الله عليه وآله)در اين دورانو دورانهاى بعد، به حمزه، نه تنها به عنوان عمو و عضوىاز اعضاى خانواده عبدالمطّلب، بلكه به ديده برادرى كهگويا از يك پدر و مادر متولّد شده اند مى نگريست; زيراپيامبر كه در دوران جنينى، پدر را از دست داده بود مانند حمزهتحت كفالت و قيموميّت عبدالمطّلب قرار گرفت
و از اين پسمحمّد و حمزه در زير يك سقف و در كنار يك سفره و بهصورت دو عضو و دو برادر در يك خانواده زندگى را ادامهدادند. اخوّت رضاعى، قرابت ذاتى، هم سن بودن، در كنار همزيستن و برخوردارى يكسان از عواطف عبدالمطّلب و ...عواملى بود كه علاقه و الفت آنها را نسبت به هم، روز به روزعميق تر و صميميت متقابل در ميان آنها را براى هميشه پى ريزى كرد.در ازدواج پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله)
وقتى پيامبر(صلى الله عليه وآله) قدم به بيست و پنج سالگى گذاشت، و تصميم گرفت با «خديجه بنت خويلد»، آن بانوى عاقله ازدواج كند، حمزه به همراه برادرش ابوطالب(4) به سوى خانه «خويلد» حركت مى كند و در اين وصلت مبارك و ازدواج تاريخى، نقش خواستگارى را به عهده مى گيرد و در ايجاد شجره طيّبه اى كه حاصل ازدواج رسول الله با خديجه است، گامهاى اوّليه را برمى دارد.