زهرا در ام القرى از ولادت تا هجرت - عمر مادرم: تاریخ دقیق ولادت، ازدواج و شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عمر مادرم: تاریخ دقیق ولادت، ازدواج و شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) - نسخه متنی

ف. ام محمد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

130. فاطمه الزهراء عليهاالسلام من قبل الميلاد الى بعد الاستشهاد: ص 15. در آنجا تولد فاطمه زهرا عليهاالسلام را در بيستم جمادى الآخره و پنج سال بعد از بعثت و دو سال نيز گفته است.

در انتهاى اين بخش متذكر مى شوم كه منابع ديگر نيز براى اثبات مدعا هست ولى براى اختصار به همين قدر اكتفا كرديم، و ضمنا اقوالى كه تولد فاطمه عليهاالسلام را در سال بناى كعبه ثبت كرده اند و اكثرا از علماى عامه و احيانا از علماى شيعه نيز هست آن هم با پنج سال بعد از بعثت تطابق دارد، زيرا عده اى از علما مانند حسين بن حمدان خصيبى در الهدايه و اربلى در كشف الغمه و ديگران ولادت را پنج سال بعد از بعثت در سالى كه قريش كعبه را بنا مى كردند، ثبت كرده اند.

منشأ اختلاف آنان ظاهرا در تاريخ بناى كعبه است كه عامه گمان كردند كه بناى كعبه پنج سال قبل از بعثت بوده، و اينكه بناى كعبه يك بار ينچ سال قبل از بعثت و بار ديگر پنج سال بعد از بعثت بوده متوجه نشده اند كه ولادت حضرت و بناى كعبه، هر دو پنج سال بعد از بعثت واقع شده است.

زهرا در ام القرى از ولادت تا هجرت

مادرم با اين جلالت در بيستم جمادى الثانيه، سال پنجم بعثت به دنيا
آمد، ولى دنيا براى او كوچك بود.

مادر جان، از همان كودكى دنيا و دنيائيان نگذاشتند آب گوارا در كامت قرار بگيرد، و تو نيز با آنان كارى نداشتى.

در دقائق اول ولادت، با بانوان بهشتى و حورالعين و مادرت مأنوس و هم سخن بودى. تو در رحم مادر او را از آزار زنان مكه دلدارى مى دادى. تو از رحم مادر صدا زدى و خديجه عليهاالسلام را در نماز راهنمائى كردى. تو طفل يك روزه بودى كه هنگام ودلات به زنان بهشتى سلام كردى.

اين ولادت دوم و ظاهرى تو است، و گرنه ولادت حقيقى و ابتداى آفرينش تو هزاران سال قبل از خلقت عالم و آدم بوده است. اگر تو در شكم مادر سخن گفتى و با مادرت خديجه مأنوس شدى فرزندت حسين نيز در شكم مادر با تو انس مى گرفت و «انا المظلوم» مى گفت.

اگر قابله ى تو از بهشت آمد براى قابلگى حسينت نيز «لعيا» از بهشت آمد. فرزند ششماهه ى حسينت نيز به پدر دلدارى مى داد و با احساس تير سه شعبه عوض گريه بر روى بابا تبسم كرد تا خجالت نكشد، و فرشتگان را آنچنان منقلب كرد كه ندا به گوش حسين عليه السلام رسيد: صبرا لك يا حسين... دعه فان له مرضعه فى الجنه.

آرى مادر عزيزم زهراى جوان، دنيا جاى تو نبود و اين بود كه اهل دنيا از اول تو را آزار دادند و روزها و ماهها و سالها سپرى مى شد با اينكه تو در كنار پدر رؤف و دامن مادر مهربان بودى و بهترين و شيرين ترين ايام زندگى تو بود، ولى مشركين و خويشاوندان پيامبر صلى الله عليه و آله با آزار او قلب نازنين تو را رنج مى دادند و به يارى پدر مى رفتى و گاهى امعاء شتر بر سرش مى ريختند و تو سر و صورت او را شستشو دادى.

هر چه بود دلت به پدر و مادرت خديجه عليهاالسلام خوش بود كه بعد از مدت زود گذر به فراق مادر مبتلا شدى، و اين بار مصيبت در سن پنج سالگى براى تو بسيار گران و مشكل بود، و نه فقط براى تو بلكه براى رسول الله صلى الله عليه و آله نيز سخت و سنگين بود، به طورى كه نتوانست در مكه بماند، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله دو حامى بزرگ داشت: حضرت ابوطالب عليه السلام و حضرت خديجه عليهاالسلام و يكى پس از ديگرى از دستش رفت.

بالاخره پيامبر صلى الله عليه و آله ناچار شد از مكه هجرت كند و تو اگر چه به مدت بسيار كوتاه از پدر مهربان دور شدى، و اين مصيب جديدى بود كه اگر طول مى كشيد بعد از فراق مادر قالب تهى مى كردى. و لى پيامبر صلى الله عليه و آله پس از رسيدن به مدينه دستور داد على عليه السلام تو را با فواطم به مدينه بياورد. با آن مشكلاتى كه در حمل فواطم در مسير راه پيش آمد على عليه السلام تو را با فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين عليه السلام و فاطمه بنت زبير در مدينه به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رسانيد و تو بار ديگر در كنار پدر قرار گرفتى.

ازدواج زهرا

در سال دوم هجرت، زندگى جديد مادرم فاطمه عليهاالسلام شكل مى گرفت و آن دورانى بود كه با دوم شخص عالم ازدواج كرد و ثمره ى شيرين آن فرزندانى بودند كه امامان مردم و حافظان رسالت پروردگار شدند.

خواستگارى فاطمه

در روزهاى اول بلوغ، خواستگاران زيادى از بزرگان و اشراف به حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى آمدند، و حضرت همه را به بهانه اى رد مى كرد و منتظر خواستگار ديگرى بود كه در لوح محفوظ ثبت شده و در علم خدا ثابت بود كه غير او نمى تواند همسر زهرا عليهاالسلام باشد، زيرا قابليت همسرى فاطمه عليهاالسلام را ندارد.

مردم عادى كجا و همسرى زهرا كجا؟ كه پدرش فرمود: «اگر على نبود احدى از آدم تا آخر نمى توانست كفو زهرا باشد».

عقد فاطمه

رفت و آمدها به پايان رسيد و برگزيده ى خدا همسر زهرا عليهاالسلام گرديد و خواستگاران مأيوس شدند. پس از عقد آسمانى، در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نيز عقد فاطمه عليهاالسلام با على عليه السلام منعقد شد.

/ 31