ديدار آدم با زهرا
آدم و حوّا در بهشت، بانوئى را روى تخت ديدند كه تاجى بر سر و گردنبندى در گردن، و گوشواره اى در گوشهايش، و بالاى سرش قبه اى از نور زده شده و در آن قبّه نوشته شده: «انا المحمود و هذا محمد، و انا الاعلى و هذا على، و انا الفاطر و هذه فاطمه، و انا المحسن و هذا الحسن و منى الاحسان و هذا الحسين». خدا بخاطر همين اسماء توبه ى آدم را پذيرفت و فرمود: اگر درباره ى همه ى ذريه ات به حرمت اين اسماء مرا مى خواندى همه ى آنان را مى آمرزيدم. [احقاق الحق: ج 9 ص 260 از مقتل خوارزمى و ينابيع الموده و نزهه المجالس.]بركات فاطمى
و قتى آدم اين انوار و اشباح را ديد درخواست كرد كه معرفت بيشترى درباره ى آنان به او داده شود. به بالاى عرش نگاه كرد و صورتهاى اين انوار را ديد كه در صلب اوست و در آنجا نقش بسته همانگونه كه صورت در آينه ى صاف نقش مى بندد. سپس خداوند آنان را با اسم و فضائلشان به آدم معرفى كرد و فرمود: آنان بهترين و گرامى ترين مخلوق من هستند. به خاطر آنان مى گيرم و به خاطر آنان عطا مى كنم، و به خاطر آنان عقاب و ثواب مى دهم. هرگاه براى تو گرفتارى پيش آمد آنان را شفيعان خود قرار ده، چون من بر خود سوگند ياد كرده ام كه به خاطر آنان سائلى را رد نكنم و به حرمت آنان كسى را نااميد نگردانم. [تفسير امام عسكرى عليه السلام: ص 219، تفسير سوره ى بقره.]قنديل عرش
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: خداوند نور فاطمه عليهاالسلام را بهصورت قنديلى آفريد و در كنار عرش گذاشت، و هفت آسمان و زمين از نور او روشن گرديد و به اين سبب «زهرا» ناميده شد. [را حه الارواح، بيهقى سبزوارى: (خطى): ص 3.]