پاسخ سه تن از مستشرقين خارج از اسلام - عمر مادرم: تاریخ دقیق ولادت، ازدواج و شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عمر مادرم: تاریخ دقیق ولادت، ازدواج و شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) - نسخه متنی

ف. ام محمد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاسخ سه تن از مستشرقين خارج از اسلام

اكنون كه با بررسى و تحقيق كامل معلوم شد تولد حضرت زهرا عليهاالسلام پنج سال بعد از بعثت و ازدواج حضرت در نه يا ده سالگى در سال اول يا دوم هجرت و شهادت حضرت در هيجده سال و اندى در سال يازدهم هجرت بوده است، در اين بخش كلمت سه تن از مستشرقين غير مسلمان كه به اسلام و رسول الله صلى الله عليه و آله و بالاخص به صديقه اطهر عليهاالسلام جسارت كرده اند و اصرار بر بالا بردن سن حضرت داشته اند، مورد بررسى قرار مى دهيم.

با استمداد از حضرت زهرا عليهاالسلام بطور اختصار بعضى كلمات آنان را ذكر كرده و به پاسخ آن مى پردازيم. آن سه تن از مستشرقين عبارتند از:

- لوئى ماسينيون فرانسوى متوفاى 1962 م.

- هنرى لامنس بلژيكى متوفاى 1862 م.

- اميل دور منگام.

لوئى ماسينيون

او كتابهاى ديگرى نيز در تاريخ اسلام دارد ولى كتابى كه درباره ى حضرت زهرا عليهاالسلام نوشته با جلات و منزلت صديقه كبرى سازش ندارد.

ماسينيون يكى از سرهنگها بود كه با كينه توزى با مسلمانان مى جنگيد و در استعمار كشورها آن قدر مهارت داشت كه در وزارت مستعمرات فرانسه در شئون شمال آفريقا مستشار بود، و در رأس جمعيت اعزامى فرانسه به مصر بعنوان روحانى رفته بود.

ماسينيون بعد از جنگ با مسلمين و ساليان دراز استعمارگرى كشورها، استاد دانشگاه شد، و شاگردهايى تربيت كرد كه هر يك از آنان وقتى به كشور خود بازگشت آشوب و فتنه و تفرقه بين مسلمانان ايجاد كرد و بدعتهايى در دين گذاشت. از شاگردان او يكى به الجزائر و يكى به عراق و يكى به ليبى و يكى به ايران فرستاده شد و هر كدام بين هم ميهنان و هم كيشان خود اختلاف خطرناك مذهبى به وجود آوردند و عده ى كثيرى را از صراط مستقيم منحرف كردند.

دكتر محمد بهى مصرى در كتابش «الفكر الاسلامى الحديث و صلته للاستمعار الغربى» فصلى دارد به عنوان «كسانى كه خطرناك ترين مستشرقين هستند». بعد چند نفر را نام مى برد كه مهمترين آنان ماسينيون است و مى گويد:

ماسينيون بزرگترين خاورشناس فرانسه است كه در جنگ جهانى اول در رأس لشكر فرانسه پنج سال با مسلمانان جنگيده، و در كشورهاى اسلامى در پستهاى حساس خود را تحميل كرده بود. مثلا در «المجمع اللغوى المصرى» و «المجمع العلمى العربى فى دمشق» عضو بود. ماسينيون همه ى كشورهاى اسلامى را بيش از يك بار بازديد كرده و كتابهايى دارد كه از جمله: «الحلاج الصوفى الشهيد فى الاسلام» كه در سال 1922 م چاپ شده، و كتابها و ابحاث ديگرى نيز در فلسفه و تصوف دارد.

او از بزرگان و نويسندگان «دايره المعارف الاسلامى» است. به هر حال با آن عناد و كينه اى كه به اسلام داشته لازم مى دانسته چندين بار از كشورهاى اسلامى بازديد كند تا بتواند مطالبى را درباره ى اسلام و مسلمين آنگونه كه مى خواهد بنويسد. ضرر كتابهاى او براى اسلام از پنج سال جنگ با مسلمين بيشتر است، و معلوم است وقتى درباره ى صديقه كبرى عليهاالسلام هم كتاب بنويسد با روش خود و ضد اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله خواهد نوشت.

هنرى لامنس يسوعى

لامنس از كارگردانان حزب ميكافيل عرب است كه از ابوسفيان و معاويه و يزيد، مدح و ثناى فراوان كرده است. دكتر محمد بهى در كتابش «الفكر الاسلامى الحديث وصلته للاستعمار الغربى» مى نويسد:

هنرى لامنس تعصب شديد بر ضد اسلام داشته و حقد و كينه ى افراطى و دشمنى و افترا و تهمت او بر اسلام به حدى بوده كه بعضى از مستشرقين را ناراحت كرده است. از جمله جسارتهاى او آنست كه مى گويد: تاريخ نويسان اسلامى از زينب و رقيه و ام كلثوم خواهران فاطمه عليهاالسلام شرح كامل نياورده اند. اما پيرامون فضائل و مناقب فاطمه عليهاالسلام روايت و احاديث خود را گسترش داده اند؟!

به علاوه چرا همان ايام كه روايات پيامبر اسلام و غزوات
آنحضرت ورد زبانها بود، اسمى از فاطمه عليهاالسلام برده نشده است؟! لابد سالها گذشت و حزب شيعه كه پيرو على عليه السلام بودند، اين روايات را درباره ى فضائل فاطمه عليهاالسلام جعل كردند.

ما به لامنس مى گوئيم: با اين ادعاى اطلاعت بيشتر در تاريخ اسلام كه دارى چگونه درباره ى يزيد و معاويه و ابوسفيان داد سخن داده اى، و اين همه روايات عامه در فضائل و مناقب حضرت زهرا عليهاالسلام را در سيره ى نبوى نديده اى يا تجاهل مى كنى و در كتابت ذكر نكرده اى، و روايات در فضايل فاطمه عليهاالسلام را از مخترعات شيعه فرض مى كنى؟

دكتر بنت الشاطى در پاسخ به لامنس روايات فضايل فاطمه عليهاالسلام را از همان كتابهايى كه لامنس وجود آن روايات را در آن كتابها انكار كرده نقل نموده كه آن كتابها عبارتند از: سيره ابن اسحاق، طبرى، سنن ترمذى، الاصابه، طبقات ابن سعد، نسب قريش، سمط الثمين، صحيح بخارى، مسند حنبل، سنن انسائى، سنن ابى داود، سنن ابن ماجه، صحيح مسلم، جمهره انساب العرب و غيره.

ذكر اين كتابها به آن معنا نيست كه فضائل حضرت فقط در اين كتابها ذكر شده، بلكه صدها و هزارها كتاب ديگر، بلكه هر كتابى از سده اول تا امروز در تاريخ اسلام تأليف شده فضايل حضرت زهرا عليهاالسلام را آورده است.

/ 31