فصل ششم احكام ميت، وصيت و ارث در ارتباط با قرآن - قرآن در آیینه احکام: احکام شرعی مربوط به قرآن مطابق با فتاوای مراجع تقلید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن در آیینه احکام: احکام شرعی مربوط به قرآن مطابق با فتاوای مراجع تقلید - نسخه متنی

گردآورنده: هادی حجت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل ششم احكام ميت، وصيت و ارث در ارتباط با قرآن

بخش اول: ميت وقرآن

الف - نوشتن قرآن بر كفن ميت

1-


مستحب است كه تمامي قرآن و دعاي جوشن كبير و صغير، بركفن نوشته شود. البته بهتر بلكه احوط(1) آن است، در جايي نوشته شود، كه مطمئن باشد از نجاست و آلوده شدن محفوظ مي ماند.(2)

(بنابراحتياط واجب، بايد از نوشتن آنها بر جاهايي كه عرفاً بي احترامي به آنها محسوب مي شود، خودداري كرد.)(3)

ب - گذاشتن قرآن در قبر

1-


يكي ازمواردي كه نبش قبر جايزاست، آن است كه چيزي ازمال خود ميت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضي نشوند كه آن چيز در قبر بماند، بلي اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشتري را با او دفن كنند در صورتي كه وصيتش بيش از يك سوم مال اونباشد(4) براي بيرون آوردن اينها نمي توانند قبررا بشكافند.

ج - قرائت قرآن بر ميت ومحتضر

1-


سزاوار است كه مومن تا زنده است براي خودش قبري آماده كند، و خوب است كه داخل قبر شود و در آن قرآن بخواند.

2-


مستحب است براي راحت شدن محتضر، بربالين او سوره مباركه (يس) و (الصافات) و (احزاب) و (آيةالكرسى) وآيه پنجاه و چهارم از سوره (اعراف) ، (اِنّ رَبّكم اللّه الذي خَلَقَ ... ) وسه آيه آخر سوره (بقره) بلكه هرچه از قرآن ممكن است بخوانند.

3-


مستحب است كسي كه ميت را درقبر مي گذارد چنين بگويد: (بسم الله و بالله و علي ملّة رسول الله و اناللّه وانااليه راجعون) و سپس سوره (حمد) ، (آيةالكرسى) ، (معوذتين) و (توحيد) و همچنين در حالي كه رو به قبله است هفت مرتبه سوره (قدر) را بخواند.

4-


مستحب است بعد از دفن ميت، كساني كه حاضرند برسر قبر ميت بنشينند و در حالي كه انگشتان دست را باز كرده اند درخاك قبر فرو برند و هفت مرتبه سوره (قدر) را بخوانند.

5-


مستحب است هر وقت انسان به ياد ميت مي افتد (انالله وانااليه راجعون) بگويد و همچنين براي او قرآن بخواند.

6-


مستحب است كسي كه به زيارت قبورمومنين مي رود قرآن بخواند و همچنين مستحب است كه دست خود را بر قبر بگذارد و در حالي كه روبه قبله است هفت مرتبه سوره (قدر) و همچنين سوره (حمد) و (معوذتين) و (آيةالكرسى) هر كدام را سه مرتبه بخواند و نيزمستحب است قرائت سوره (يس).

استفتاهايي از آية الله العظمي گلپايگاني (ره)

7-


س: كفن هايي كه به آنها آيات قرآن نوشته شده، اغلب مي گويند كه نبايد به بدن ميت پوشيد وبايد همانطور زيرسرميت گذاشت و يا آن كه روي ميت كشيده شود، وعده ديگر مي گويند اول كفن سفيد كه آيات قرآن ندارد و بعد كفني كه آيات قرآن دارد پوشيده شود، حال اگرچلوار يافت نشود آيا به تنهايي ممكن است كفن نوشته به آيات را بر ميت پوشاند يا خير و با اين وصف بي احترامي به آيات قرآن نمي شود.

ج: احتياطاً بايد به طوري كه كفنهاي نوشته شده با دعا وآيات قرآن به بدن ميت پوشانده شود كه يقين به نجس شدن آنها حاصل نشود بلكه درمعرض نجس شدن هم نباشد، به اين نحو كه وقتي ميت درقبر قرار مي گيرد، نوشته، طرف چپش باشد.

8-


س: جملاتي ازقرآن مجيد وادعيه كه بر كفن مي نويسند، گرچه شسته شود ولي آثارش بماند اشكال دارد يا نه.

ج: مانعي ندارد ولي مراعات كنند كه زير بدن ميت واقع نشود.

9-


س: آيا گذاشتن قرآن در قبرهمراه ميت با عقيده پاك - ولو وصيت خود او باشد - جايز است يا نه.

ج: اگر طوري است كه از آلوده شدن به رطوبات محفوظ باشد وهتك نباشد به قصد تبّرك مانعي ندارد.

10-


س: كسي كه دربرنامه هاي مذهبى، اهل عمل نيست ولي مسلمان است اگر بالين او و سر قبراو قرآن بخوانند فقط براي خواننده ثواب دارد، يا براي ميت هم ثوابي دارد.

ج: قرائت قرآن و اهداء ثواب آن به ميت مومن اگرچه معصيت كارباشد براي او مفيد است.

بخش دوم: وصيت به قرائت قرآن

استفتاهايي ازآية الله العظمي گلپايگاني (ره)

1-


س: شخصي وصيت كرده است كه باقميانده ثلث مالش، درشبهاي جمعه صرف تلاوت قرآن شود و اين كار مشكل است، چون باقيمانده ثلث زياد است، و اگر اين پول براي فقط قرآن خواندن آن هم در شبهاي جمعه مصرف شود مشكل است، دراين صورت اجازه مي فرماييد اين پول مصرف سخنرانيها و گفتن تفسيرقرآن و غيره شود يا خير.

ج: در مورد سوال باقميانده ثلث بايد طبق وصيت صرف قرآن خواني در شبهاي جمعه شود، و اجازه و اذن بر خلاف وصيت صحيح نيست.

2-


س: شخصي وصيت كرده مال الاجاره دكان ملكي او را بعد از فوتش تا ده سال ماهي چهل تومان به شخص معيني بدهند جهت نماز و روزه و قرآن، ولي يكي از ورثه مي خواهد سهم خودش را اخذ كند و به هر كسي كه ميل دارد بدهد آيا اجازه مي فرماييد يا نه.

ج: خلاف وصيت جايز نيست، به نحوي كه وصيت نموده بايد عمل نمايند واگر نزاع موضوعي در بين باشد مرافعه شرعيه لازم است.

3-


س: شخصي فوت نموده ونسبت به ثلث اموال خود وصيت كرده و مصارفي هم جهت صوم وصلوة از ثلث تعيين نموده و بقيه از ثلث را مقررنموده كه درتعليم و تربيت اولاد صغار او مصرف شود كه قرآن ياد بگيرند و عين عبارت وصيت نامه به اين شرح است (مابقي ثلث را درتعليم وتربيت صغار صرف نماييد تا قرآن خوان شوند) در خلال اين مدت در عمل به وصيت نامه ازطرف ورثه با وصي مخالفت شده و درنتيجه گذشت زمان موضوع تعليم و تربيت صغار كه فعلاً كبار شده اند منتفي شده، حاليه همان صغار كه فعلاً كبيرند مي گويند: ازعبارت وصيت نامه كه فوقاً اشاره شد، اين طور استنباط مي شود كه مبلغ باقيمانده ازثلث حق ماست و بايد به ما برسد چه در تعليم وتربيت ما صرف شود يا نشود در اين صورت نظرمباركتان را مرقوم فرماييد كه اين باقيمانده از ثلث بايد به آنها پرداخت شود يا نه.

ج: ظاهراً مقدار باقميمانده ثلث ملك همه ورثه است و بايد (كما فَرَضَ الله) بين آنها تقسيم شود ولي اگرامكان دارد كه صرف تعليم قرآن به همان صغاري كه فعلاً كبار شده اند بشود و همه ورثه رضايت بدهند بهتر است.

بخش سوم: پسربزرگتر و ارث بردن قرآن (حَبوَه)

1-


قرآن و انگشتر و شمشير ميت ولباسي كه مي پوشيده (يا براي پوشيدن گرفته و دوخته است اگرچه نپوشيده باشد)(5) مال پسربزرگتر است واگر ميت از اين چهار چيز بيشتر از يكي دارد مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر دارد چنانچه مورد استعمال است يا براي استعمال مهيا شده مال پسربزرگتر است.(6)

2-


اگرپسر بزرگ ميت بيش از يكي باشد مثلاً از دو زن او، دريك وقت دو پسر به دنيا آمده باشد بايد لباس و قرآن وانگشتر و شمشير ميت را بطور مساوي بين خودشان تقسيم كنند.

استفتاهايي از آيةالله العظمي گلپايگاني (ره)

3-


س: قرآن قيمتي كه به خط كوفي نوشته شده و تمام ورقهاي آن پوست آهو مي باشد، آيا حبوه محسوب مي شود يا خير.

ج: ظاهراً اين گونه قرآن كه قيمت زياد دارد و جزء نفايس محسوب مي شود حبوه نيست و همه ورثه درآن شريك هستند.

/ 54