ميزان ـ حق - امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام علی (ع) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميزان ـ حق

عمارياسريكي ازسران واعضاءمركزي سازمان شرطه الخميس بود،اوازياران مخصوص پيامبرص وعلي ع بودوهرگزدركورانهاي عصرپيامبرص وبعدازآن ، نلغزيدوبه سوي چپ وراست نرفت وچون كوهي استواردرخطپيامبرص وعلي ع ماند .

پيامبرص درباره عمارفرمودايمان سراپاي عماررافراگرفته ،وبا گوشت بدنش آميخته شده است .

وروزي به اوفرمود"ستقتلك الفئه الباغيه و آخرزادك ضياح من لبن "پس ازچندسالي گروه متجاوزسپاه معاويه ترامي كشندو آخرين غذاي تودردنيا،شيرمخلوطبه آب است .

عمارياسردرزمان خلافت علي ع ازسرداران سپاه آنحضرت درجنگ جمل وصفين بود،درجنگ صفين سال داشت ، بااين سن وسال چون قهرمان جوان بادشمن مي جنگيد .

حبه عرني گويدعماردرهمان روزشهادتش چندلحظه قبل ازشهادت به جمعي ازياران گفت آخرين روزي دنيوي مرا بدهيد،مقداري شيرمخلوطبه آب برايش آوردند،ازآن نوشيدوسپس گفت امروز بادوستانم محمدص وحزبش ،ملاقات خواهم كرد"والله لوضربوناحتي بلغونا سعفات هجرلعلمت انناعلي الحق "سوگندبه خدااگردشمنان ماراآنچنان ضربه بزنندكه همچون شاخه هاي خشك نخل خرماي سرزمين هجربريده بريده شويم ،درعين حال يقين دارم كه مابرحق هستيم .

اين مردبزرگ دريكي ازروزهاي جنگ به ميدان شتافت وبادشمن جنگيد،سرانجام براثرضربه نيزه يكي ازدشمنان ازپشت اسب به زمين افتادوبه شهادت رسيد .

شب فرارسيد،علي ع دركناركشته هامي گشت ، چشمش به پيكربه خون طپيده عمارافتاد،منقلب شدوقطرات اشك ازديدگانش جاري گشت ،دركنارپيكرش نشست ،سرعماررابه بالين گرفت وباقلبي آكنده ازاندوه وچشمي پرازاشك ،اين اشعاررادرسوك عمارخواند

اياموت كم هذا التفرق عنوخ

فلست تبقي لي خليل خليل "الاايهاالموت الذي لست تاركي

ارحني فقدافنيت كل خليل "اراك بصيرابالذين احبهم

كانك تمضي نحوهم بدليل

يعني اي مرگ ،چه بسيارموجب جدائي اجباري مي شوي ،چراكه براي من هيچ دوستي ،باقي نگذاشتي ،الااي مرگ كه قطعاسراغمن نيزمي آئي ،مراراحت كن كه همه دوستانم راازدستم گرفتي ،تورانسبت به اين دوستانم تيزبين مي بينم ،كه گوئي چراغبدست دنبال آنهامي گردي .

وبه روايتي فرمودكسي كه خبرشهادت عمار رابشنودومتاثرنگردد،بهره اي ازاسلام ندارد

/ 119